نیم قرنی است که اغلب اماکن مقدس و زیارتگاههای واقع در سرزمینهای اسلامی، اعم از اینکه در ایران قرار دارد یا در کشورهای دیگری مانند عراق و عربستان و غیره، به بهای پاسخگویی به افزایش شمار و رفاه زوار، دستخوش تعرضاتی جبرانناپذیر، هم به میراث فرهنگی گذشتگان و هم به خواست و وصیت درگذشتگان شده است.
طبیعیترین انتظاری که از بافت پیرامون حریمهای زیارتی و آستانهای متبرک میتوان داشت این است که نسلهای پی در پی به نیت تحقق فعل معنوی زیارت و مجاورت تلاش کردهاند تا محیطی متناسب و درخور بیافرینند. بنابراین دور از ذهن نیست که بدین منظور نفیسترین آثار هنری و معماری و به عبارتی شاهکارهای هر دوره در این امکنه خلق شده باشد. پس احتمالاً باید سراغ بخش مهمی از نفایس فرهنگی را نیز در جوار زیارتگاهها گرفت و آن زیارتگاه هرچه معنویتر، قدر و قیمت آثار بجا مانده از پیشینیان والاتر.
از سوی دیگر مقابر بزرگان عرصه های گوناگون دین و دنیا، مشاهیر و مفاخر ادوار تاریخ را نیز که بنا بر ارادت به صاحب مزار اصلی در جوار مرقد ایشان آرام گرفتهاند، نباید از قلم انداخت. اشتباه است که ما خود را در مسلمانی از تمام درگذشتگان ممتازتر بپنداریم و فراموش کنیم که مراعات وصایا و حرمت ایشان بر هر مسلمانی واجب است. هدف ایشان از تدفین در جوار اولیاء خدا چه بوده جز تمسک به مقام آن بزرگان برای آمرزش خود و بهرهگیری از معنویت جاری در این اماکن برای وقتی که دستشان از دنیا کوتاه است. بسیاری تنها تقاضایشان روشن بودن چراغی بر مدفنشان و قرائت آیات قرآن بوده است و از این بابت موقوفات گرانبهایی را نیز وقف آستان و زوارش کردهاند.
اما نیم قرنی است که اغلب اماکن مقدس و زیارتگاههای واقع در سرزمینهای اسلامی، اعم از اینکه در ایران قرار دارد یا در کشورهای دیگری مانند عراق و عربستان و غیره، به بهای پاسخگویی به افزایش شمار و رفاه زوار، دستخوش تعرضاتی جبرانناپذیر، هم به میراث فرهنگی گذشتگان و هم به خواست و وصیت درگذشتگان شده است. البته از وهابیها جز این انتظاری نمیرود. آنان بیریشهاند و حفظ موجودیت خود را نیز در گروی ریشهزدایی از مکان و زمان میدانند. اما از ما چرا چنین رفتاری سر زده است. منظور این نیست که اقدامات انجام شده با نیت تعرض انجام شده لیکن وقتی کیفیت جامه عمل پوشاندن به نیاتِ خیر، تکبعدی باشد و به تمام جوانب موضوع نگاهی حکیمانه نشود، خواه ناخواه نتیجهای جز آسیب پدیدار نخواهد شد. بسیاری اوقات طرحهای توسعه حرمهای متبرک به جایی رسیده که یافتن مدفن یک مسلمان ناممکن میشود چه رسد به روشن کردن چراغی بر مقبرهاش.
این شرط ادب نسبت به نیت این مشاهیر و مفاخر نیست و توجه بدان میبایست همواره جزیی از التزام به تدین تدبیرکنندگان نوسازی ها میبود. بگذریم از اینکه لایههای متعدد ارزشهای تاریخی و فرهنگی مقوله زیارت به مثابه گلهای یک گلستان زیبا چگونه نادانسته به باد فنا سپرده میشود، از آنرو که ما تنها توجه خود را به برجستهترین و زیباترین گل باغ معطوف کردهایم و با چکمههای آهنین تیغه تمام گلستان را لگدکوب طواف به دور همان تک گل ساختهایم. غافلیم از آنکه گلستان با گلهای بیشتر و متنوعتر زیباتر و معطرتر و مصفاتر میشود. آن هم وقتی که بدانیم تمام این گلها از آنرو بوجود آمدهاند تا تکگل باغ بیشتر بدرخشد.