به گزارش روابط عمومی شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران به نقل از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی دکتر علی بهرامیان عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و پژوهشگر تاریخ صدر اسلام در بیست و پنجمین نشست از سلسله نشستهای ایرانشهر که با موضوع بررسی سرچشمههای فکری شعوبیه در خانه گفتمانی شهر و معماری برگزار شد با تأکید براینکه زاوایای بسیاری از این جریان هنوز به درستی کاویده نشده و باید برای شناخت آن همچنان در لابهلای کتب مرجع جستجو کرد گفت: علیرغم ظاهر فقهی و مذهبی مبحث شعوبیه باید بگوییم که این موضوع، جریانی فکری و ادبی بوده و برای شناخت فرهنگ ایرانی دارای منافع بسیار باارزشی است.
دکتر بهرامیان در ادامه بحث مورد توجه از سوی ایرانیان در خصوص مسائل هویتی را امری قابل جستجو در جریان شعوبیه اعلام کرد و افزود: ما در بررسی این جریان میتوانیم به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا ایران بعد از فتح اعراب و سقوط سلسله ساسانیان یک کشور و یک ملت بوده است یا خیر؟ به واقع چه مطلبی ما را به یکدیگر پیوند داده که هنوز هم مورد توجه ما بوده و تداوم یافته است؟
وی شعوبیه را جریانی به دنبال برجسته کردن همین نقطه اتصال و پیوند بین مردم دانست و افزود: در حقیقت کلمه شعوبیه از آیه ۱۳ سوره حجرات سرچشمه گرفته و آغاز شده است به گونهای که افراد وابسته به آن ظاهر ضداسلامی نداشته و تنها خواستار نفی ادعای اعراب نسبت به برخورداری از نژاد برتر بودند.
دکتر بهرامیان با تأکید براینکه جریان شعوبیه اعتقاد داشت که تقوا تنها شاخص برتری انسانها از یکدیگر است گفت:به همین دلیل در بسیاری از موارد به آنها اهل تسویه (به معنای مساوات) نیز گفته میشد که ریشههای آن به قرن ۲ و ۳ همزمان با ورود اعراب به کشور و حذف حائل بین دو منطقه بازمیگردد، در حقیقت روابط ایرانیان با اعراب به قدری تا پیش از ان زمان کمرنگ بود که در زمان ورود این افراد به کشور ، عربها به عنوان عنصری ناشناخته بین مردم به شمار میرفتند.
عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: متأسفانه اعراب پس از ورود به ایران مردم این کشور را به نژاد دوم تبدیل کرده و خانوادههای آنها را اسیر و در شهرهای خود به عنوان برده فروختند، برخوردی که در بدو اتفاق، رفتار حقارتامیزی را علیه ایرانیان پدید آورد و افراد عضو امپراطوری بزرگ زمان خود را به بندگان و بردگان حقیری تبدیل کرد.
به گفته دکتر بهرامیان این روند تا زمان بنیعباسیان در بین اعراب تداوم یافت تا آنجا که مشاهده شد تعداد زیادی از دولتمردان و افرادی که خدمات بزرگی به حوزههای علمی، فرهنگی، ادبی و ... ارائه کردند در این کشورها از موالی (افراد وابسته به جریان شعوبیه) به شمار میروند، اما متأسفانه علیرغم آشکار شدن این مطلب همچنان به ایرانیان به دید حقیرانه نگاه میشد.
این پژوهشگر تاریخ صدر اسلام در ادامه سخنان خود ایجاد شعوبیه را عکسالعمل ایرانیان در برابر این اقدامات اعراب دانست و افزود: اعراب همواره به نسب و زبان خود افتخار میکردند که شعوبیه هم در این زمان سعی میکرد به طرق مختلف و بااستناد به کتب و مراجع موجود، این مسائل را زیر سؤال برده و زبان عربی را به هر طریقی بهتر و فصیحتر از خود اعراب یاد گرفته و سخن بگوید.
وی ادامه داد: اعراب در این زمان برای سرکوب این جریان، آنها را افرادی ضد اسلام و کافر نامیده و ریشه انها را به دوران پیش از اسلام ارجاع میدادند اقدامی که حتی تا زمان معاصر و بر روی کار آمدن رژیم بعثی در عراق همچنان بر این تفکر پایبند بوده و آن را ترویج می داد.
همچنین دکتر عنایتاله فاتحینژاد دکترای زبان ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز با حضور در این جلسه شعوبیه را یک جریان ایرانیگرایی که بیشتر در قرن دوم و سوم در کشور نمایان شد دانست و گفت: هواداران این جریان موالی یا همان فرزندان کسانی بودند که در جنگ بین ایران و اعراب اسیر شده و در شهرهای حجاز، شام و کشور عراق بسیار دیده میشدند.
دکتر فاتحینژاد در ادامه با تأکید بر نقش چشمگیر موالی در پیشرفتهای فرهنگی و ادبی اعراب بیان کرد: جمعآوری و تدوین روایات شفاهی از مآخذ علمی و فرهنگی، وارد کردن کتاب به فرهنگ اعراب، نوعآوری در سرودن اشعار عربی، جمعاوری لغات عربی در قالب لغتنامه عمومی و گردآوری احادیث نبوی از جمله خدمات ارزنده ایرانیان به اعراب در این دوره به شمار میرود.
وی اضافه کرد: پس از ظهور اسلام اعراب علاوه بر تعصب قبیلهای به تعصب نژادی نیز روی آورده و مدعی شدند چون اسلام از کشور مابرخاسته و زبان ما زبان قرآن است پس زبان عرب نسبت به سایر زبانها برتری داشته و نژاد برتر هستیم، این درحالی بود که شعوبیان در این زمان به هیچ وجه قصد خودنمایی و نژاد پرستی نداشته و تنها خواستار پاسخگویی به سخنان نادرست اعراب بودند.
دکتر فاتحینژاد تأکید کرد: به تصور من استفاده شعوبیان از کلمه نژاد به معنای نژاد پرستی نبوده و آن را برای اشاره به بزرگی، شرافت و اصالت خود بیان میکردند.
وی با بیان اینکه ایرانیان همواره به دو عنصر ملیت و مذهب تکیه کرده و آن را جزئی از فرهنگ خود می دانند گفت: امروز نباید از این ۲ عنصر غافل شده و آنهارا از یکدیگر جدا کنیم، امری که از گذشته تا کنون باعث موفقیتهای بسیاری در کشور شده است.