مجید روستا عضو هیئت مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران در روز دوشنبه پانزدهم مهر ماه در اولین نشست از دفتر بیستم سلسله نشستهای تخصصی موضوعی با محور "واقفین و خیرین" با عنوان "ابعاد اراضی وقفی در بافتهای ناکارآمد شهری" آشنایی و توجه شهرسازان، دست اندرکاران و مدیران شهری به امور و احکام وقف را یک ضرورت مهم دانست.
به گزارش روابط عمومی شرکت بازآفرینی شهری ایران سخنان مجید روستا عضو هئیت مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران در این نشست به شرح زیر است:
موضوع مهمی که در خصوص موقوفات و رقبات وابسته به آنها باید مورد توجه قرار گیرد این است که وقف مال در ایجاد فضاها و بناهای عام المنفعه و موقوفه، تنها به معنی اختصاص دادن بخشی از ثروت جهت امور خیریه نیست، بلکه واقف با وقف مال و ثروت خویش، نحوه و نوع استفاده از آن را نیز تعیین می کند. در واقع وقف نامه سند دستورالعملی است که بموجب آن، واقف خطوط کلی و نحوه اداره موقوفه را برای متولیان و ناظران بعدی موقوفه تعیین می کند.با توجه به اینکه بر اساس احکام شرعی، عمل به نیت واقف واجب و لازم است و تخطی از آن جایز نیست، زمانی که عملکرد و نوع استفاده و بهره برداری از املاک و فضاهای موقوفه در مغایرت با مصالح عمومی و توسعه شهری قرار می گیرد، مسائل و مشکلات متعددی در برابر توسعه فضاهای وقفی و همچنین توسعه طرح های شهری پیش می آید. حل این معضل از یک طرف در گرو نظارت بیشتر و دقیق تر بر تنظیم وقف نامه ها، به ویژه از دیدگاه مسایل شهرسازی و امور اجرایی شهری است و از طرف دیگر آشنایی و توجه بیشتر شهرسازان به امور و احکام وقف را به عنوان یک ضرورت اساسی طلب می کند.
از نکات اساسی و مهمی که در رابطه با تاثیرات نظام شهرسازی بر موقوفات می توان به آن اشاره کرد:
1- عملکرد و نوع استفاده از املاک، اراضی و فضاهای شهری امری ثابت و دائمی نیست، بلکه در طی فرآیند زمان به تناسب شرایط رشد طبیعی شهرها تغییر می کند.
بدین معنی که اراضی شهری در هر دوره و شرایط زمانی ، مناسب یک نوع عملکرد و فعالیت خاص هستند و با تغییر شرایط، کاربری اراضی، قابلیت اقتصادی و ارزش مکانی و ارزش افزوده بسیاری از اراضی ممکن است موقعیت مکانی مطلوب تر و ارزش اقتصادی بالاتری کسب نمایند و در مقابل بخشی دیگر از اراضی شهری مطلوبیت های مکانی خود را از دست بدهند.لذا با توجه به این نکته ، ثابت بودن نوع استفاده از املاک و اراضی وقفی نه تنها استفاده بهینه از آنها را با مشکل رو به رو می سازد ، بلکه در طی زمان ممکن است نوع استفاده از املاک موقوفه در تعارض با طرح های شهرسازی و کاربری اراضی شهری قرار گیرد که این موضوع مشکلاتی را برای موقوفات به وجود آورده است.
موقوفات و مجموعه های قانونی وقفی معمولاً جهت تامین هزینه های حفظ، نگهداری و امور جاری خود دارای رقباتی هستند که درآمد آنها صرف امور موقوفه می شود.
در زمان تهیه طرح های شهری معمولاً سعی می شود مجموعه های موقوفه کمتر صدمه دیده(از جهت تغییر کاریری و تعریض معابر)، ولی رقبات موقوفات از جهت اینکه برآیند و سیمای کالبدی مشخص و متمایز کننده ای که نشان دهنده ی رقبه بودن آنها باشد ندارند، در طرح های شهری صدمات زیادی متحمل می شوند. با توجه به اینکه رقبات در تامین هزینه های موقوفات نقش مهمی دارند، بنابراین ضرورت دارد در تهیه طرح های شهری دقت و توجه کافی صورت گیرد تا با قرار ندادن کاربری های غیر انتفاعی بر روی رقبات موقوفات عملاً بر پیکر مجموعه های وقفی که نقش مهمی در تشکل فضاهای عمومی شهری دارند، زیانی وارد نشود.
2- نا مشخص بودن نقش و جایگاه وقف در سازمان هایی است که به طریقی با موضوع عمران موقوفات در ارتباط اند.
وقف موضوعی است که اگر چه سازمان و تشکیلات مشخصی سرپرستی و رسیدگی به امور آن را بر عهده دارد، ولی به دلیل گستردگی فعالیت ها و عملکردهای وقفی عملکرد سایر سازمان ها و نهادهای عمومی جامعه که به طریقی با فضاهای موقوفه در ارتباط هستند، مانند شهرداری، سازمان میراث فرهنگی، سازمان ثبت اسناد و املاک و وزارت راه و شهرسازی در عملکرد بهینه موقوفات موثر است. این نامشخص بودن و ناهماهنگی بین سازمان ها موجب از دست رفتن ارزش های اقتصادی و فضایی – کالبدی مجموعه های وقفی می گردد. لذا جهت حفظ مجموعه های با ارزش وقفی، ایجاد ارتباط و هماهنگی مستمر بین سازمان های ذی ربط ضرورت حیاتی دارد.
3- عدم آشنایی واقفان و متولیان وقف به ضوابط و مقررات شهرسازی از یک طرف و عدم آگاهی و شناخت شهرسازان و مدیران اجرایی امور شهری از احکام و مقررات وقف از طرف دیگر است.
عدم آشنایی واقفان و متولیان موقوفه و شهرسازان و مدیران امور اجرایی شهرها از ضوابط، مقررات و احکام یکدیگر، در نهایت کندی و رکورد در فعالیت های عمرانی موقوفات را به دنبال دارد. عدم آشنایی به ضوابط و مقررات شهرسازی،موجب شده علی رغم اینکه در برخی مواقع تسهیلات ویژه ای برای موقوفات به ویژه موقوفات عام در نظر گرفته می شود، واقفان و متولیان موقوفات نه تنها توانسته اند از این امکانات به نحو مطلوبی استفاده نمایند، بلکه بعضاً از امکانات معمول و جاری که سایر فضاهای غیروقفی از آن بهره مند می شوند نیز بی بهره مانده اند. آگاهی از ضوابط و مقررات شهرسازی که هم دارای وجه فنی و تخصصی و هم دارای بار حقوقی است، قدرت چانه زنی متولیان موقوفات و ادارات اوقاف را در تماس و ارتباط با سایر سازمان های ذی مدخل در توسعه شهری همچون شهرداری به میزان زیادی افزایش می دهد.
عدم آشنایی شهرسازان به امور اوقافی و نقش موثر موقوفات در توسعه فرهنگی و اجتماعی جامعه موجب شده است که آنها به املاک و اراضی موقوفه شهری به چشم یک ثروت عمومی نگاه کنند و در تعیین کاربری برای آنها عموماً کاربری غیرانتفاعی در نظر بگیرند.در حالی که بسیاری از املاک وقفی رقباتی هستند که درآمد حاصله از آنها صرف اداره، مرمت و نگهداری موقوفات دیگر می شود. از حیز انتفاع افتادن رقبات، موقوفات، از یک طرف موجب تضعیف موقوفات می شود و از طرف دیگر محیط ها و فضاهای شهری ناسالمی را به وجود می آورد.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که متولیان و واقفان به صرف اینکه عواید حاصل از موقوفات و املاک وقفی صرف امور خیریه می شود، نباید از رعایت و اجرای ضوابط و مقررات شهرسازی طفره روند، بلکه باید به گونه ای فعال و موثر در تدوین ضوابط و مقررات شهری مشارکت داشته باشند، زیرا روابط و مقررات شهری در موقع تدوین به صورت یک نظام منسجم و یکپارچه تهیه می شوند و نقص و عدم اجرای هر یک از آن ها در نهایت، بی نظمی در اجرای ضوابط و مقررات شهری را به دنبال دارد.