م
روزهای پساتوافق باعث شده برخی از موضوعات و سیاستهای اقتصادی که پیش از این غیرممکن به نظر میرسید و تنها در محافل آکادمیک مطرح میشد حالا در سطح رسانهها نیز به آن موضوعات توجه شود و مورد واکاوی قرار گیرند. شاید موضوعات آزادسازی تجارت و عضویت در سازمان جهانی تجارت تا پیش از این برای اقتصاد بسته ایران رویایی بیش نبود و تنها در تئوری از آن صحبت میشد. حالا با نزدیک شدن به دوران پساتحریم به عنوان یکی از ابزارهای توسعه اقتصاد ایران دوباره بر سر زبانها افتادهاند. به همین جهت تجارت فردا در میزگردی با حضور یک اقتصاددان و یک کارشناس مالی کشور به بررسی ابعاد پیوستن به تجارت جهانی میپردازد.
مصطفی بشکار دکترای اقتصاد و استاد دانشگاه ایندیانای آمریکا و متخصص در زمینه تجارت جهانی در سفری که به تازگی به ایران داشت در کنار سعید اسلامیبیدگلی دکترای مدیریت مالی، استاد دانشگاه و تحلیلگر رسمی بینالمللی سرمایهگذاری (CIIA) و متخصص در بازارهای مالی طی این میزگرد به سوالاتی چون الزامات پیوستن اقتصاد ایران به تجارت جهانی چیست؟ در پساتحریم عضویت در WTO چه میزان ضروری است؟ آیا اقتصاد ایران توانایی پیادهسازی سیاست درهای باز را دارد؟ چه فرصتها و تهدیدهایی در آزادسازی تجارت در انتظار اقتصاد ایران است؟ و… پاسخ میدهند. گرچه این دو کارشناس معتقدند برای آزادسازی تجارت و پیوستن به WTO، ما به سیاستمداران زیرک و خلاقی نیاز داریم که به اهمیت هماهنگی در اصلاحات اقتصادی واقف باشند و بتوانند از فشارهای جهانی شدن اقتصاد در جهت اصلاحات سیاسی و اقتصادی همهجانبه در کشور بهره گیرند. چرا که سیاستهای آزادسازی تجاری باید به شکلی دنبال شود که صنایع ایرانی تشویق به حضور در زنجیره عرضه تجارت جهانی شوند. در ادامه مشروح این میزگرد را میخوانید.
* * *
هفته گذشته گفتوگویی با آقای تختروانچی مذاکرهکننده ارشد هستهای داشتیم. این گفتوگو برای ما از آن جهت خوشایند بود که برای نخستین بار دیدیم یک دیپلمات ارشد ایرانی، از اقتصاد رقابتی و اهمیت رقابت سخن میگوید. ایشان معتقد است اکنون که توافق هستهای حاصل شده باید به سمت آزادسازی اقتصادی و رقابت بیشتر حرکت کنیم تا زمینه برای پیوستن به اقتصاد جهانی آماده شود. پیشنهاد تجارت فردا این است که موضوع پیوستن ایران به بازارهای جهانی و به خصوص پیوستن به سازمان جهانی تجارت را به عنوان محور این میزگرد انتخاب کنیم و بعد درباره ورود سرمایه خارجی به ایران هم بحث کنیم.
سعید اسلامیبیدگلی: قبل از آنکه صحبتهای دکتر بشکار را بشنویم مایلم اشاره کنم که باز کردن درهای اقتصاد ایران به بازارهای جهانی و همینطور دعوت از سرمایهگذاران خارجی، مسائل بسیار مهمی هستند که این روزها آن طور که باید، مورد توجه قرار نگرفتهاند. شاید تجربهای مشابه آنچه به صورت تحریمهای شدید بر اقتصادهای ایران و کوبا اعمال شده، در هیچ کشور دیگری تجربه نشده باشد بنابراین در ابتدای بحث تاکید میکنم که باید با احتیاط کامل نظر داد چون این مسائل حتی در سطح دانشگاهی هم طرح نشده و بنابراین سیاستگذار نمیداند پس از رفع کامل تحریمهای هستهای، قرار است چه اتفاقی در اقتصاد ایران رخ دهد. با این حال دکتر بشکار میتواند تجربههای مثبت و منفی کشورهایی را که به سازمان جهانی تجارت پیوستهاند، برای ما بازگو کند.
موضوع پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت البته موضوعی است که در چند سال اخیر در اقتصاد ایران مطرح شده اما باز هم فکر میکنم از فقر پژوهش و تحقیق در این زمینه رنج میبریم.
ضمن اینکه تحریمها به شکلی موضوعیت پیوستن به سازمانهای جهانی را هم کمرنگ کرده است. البته اکنون که اقتصاد ایران در حال ورود به دوره پساتحریم است این موضوع برای ما اهمیت پیدا میکند و احتمالاً بیشتر از گذشته به آن توجه خواهیم کرد چراکه برای حضور قدرتمند در عرصه تجارت جهانی به WTO نیاز داریم. به نظرم باید در حال حاضر به این مقوله به شکل ویژه بپردازیم و ابعاد آن را چه مثبت و چه منفی مورد بررسی قرار دهیم. به این ترتیب چند پرسش مهم پیش روی ما قرار دارد. اینکه در حال حاضر موضوع پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت چقدر میتواند برای اقتصاد ایران مفید باشد؟
مصطفی بشکار: من هم قبل از اینکه به موضوع تجارت جهانی و پیوستن به WTO بپردازیم، اجازه میخواهم به یک نکته کلیدی درباره اقتصاد رقابتی و آزادسازی در اقتصاد اشاره کنم. به نظر میرسد با اینکه در برخی عرصههای اقتصادی به سمت آزادسازی حرکت کردهایم، اما به موضوع هماهنگی در اصلاحات اقتصادی کمتر توجه کردهایم. این مشکل، برای مثال، در طرح هدفمندی یارانهها به وضوح دیده میشود.
زمانی که دولت قبل درصدد اجرای سیاست هدفمندی یارانهها بود، من و برخی همکارانم در خارج و داخل کشور در نامهای به مسوولان وقت هشدار دادیم که اجرای این طرح بدون در نظر گرفتن هماهنگی در اصلاحات ساختاری میتواند عواقب خطرناکی برای اقتصاد ایران داشته باشد. باید توجه داشته باشیم که تغییرات ساختاری اقتصاد همچون یک زنجیره به هم پیوسته میماند و اگر قرار است تغییرات مثبتی در کل اقتصاد صورت گیرد، باید همه عوامل باهم اصلاح و تغییر کنند.
به عنوان نمونه در حالی که واردات خودروهای کممصرف خارجی همچنان با محدودیتهای شدید روبهروست، اثر حذف یارانه بنزین در بهینهسازی مصرف انرژی بسیار کمتر و حتی ناچیز خواهد بود.
در آزادسازی تجاری هم وضعیت به همینگونه است. برای مثال بدون اصلاح قوانین و مقرارت دست و پا گیر در اقتصاد کشور، نمیتوان از تولیدکنندگان داخلی انتظار داشت به صرف آزادسازی تجارت از مزایای دستیابی به بازارهای جهانی بهرهمند شوند.
سعید اسلامی بیدگلی: باید توجه داشته باشیم برخی دیدگاههای غلط درباره اقتصاد و دیدگاههای اقتصادی سالهای سال است که از طریق آموزههای چپگرایانه به جامعه تحمیل میشود. مثلاً سالها در اقتصاد ایران بدون توجه به بحث مزیت نسبی، بر خودکفایی و درهای بسته تاکید شده است.
پیشینه این نگرش به سالهای قبل از انقلاب هم برمیگردد. مسبب انتشار این نگاهها فعالان سیاسی چپ و روشنفکران و روزنامهنگاران چپگرا بودهاند و متاسفانه این دیدگاه هنوز در جامعه مورد توجه است.
بنابراین همواره ترس و واهمههایی برای اصلاحات ساختاری اقتصاد و به طور مشخص پیوستن به فضای تجارت جهانی وجود دارد. البته نمیتوانیم بگوییم پشت همه این ترسها و واهمهها، منافع سیاسی و صنفی وجود دارد. بخشی از فضای منفی فعلی به این برمیگردد که در جامعه، دانشگاه و محافل روشنفکری درباره نقش دولت در اقتصاد انگارههای غلطی وجود دارد. شاید به شکلی بیشتر ما ناخودآگاه نسبت به اقتصاد بسته و حضور دولت در اقتصاد احساس امنیتی بیشتری داریم. علاوه بر این، تجربه اندک علمی در عرصه تجارت جهانی و معدود بودن افراد متخصص در این زمینه به این ترسها دامن زده است. به نظرم بهتر است، بحث مربوطه در این میزگرد به شکلی پیش برود که بتوانیم حداقل در قالب یک گفتوگوی ساده، پاسخی به این ترس و واهمهها بدهیم.
چرا که معتقدم، بخشی از این ترسها ناشی از ناآگاهی و اطلاعات نادرستی است که به جامعه تزریق شده است. تصورم بر این است اگر به خوبی ابعاد موضوع تجارت جهانی در اقتصاد ایران در محافل کارشناسی و رسانهای مورد بررسی قرار گیرد و ترسها و واهمههای ساخته و پرداخته ذهنیتها پاسخ داده شود، میتوان در عرصه عمومی وفاق ایجاد کرد.
آقای دکتر بشکار همانطور که دکتر اسلامیبیدگلی هم بر این موضوع تاکید کردند شما به طور تخصصی در زمینه تجارت جهانی و ساختار تجارت جهانی پژوهش کردهاید. فکر میکنید در این شرایط پیوستن به سازمان جهانی تجارت چقدر میتواند به اقتصاد ایران کمک کند؟ ما اینگونه استنباط میکنیم که دولت آقای روحانی پس از به سرانجام رساندن مساله هستهای و حصول توافق به دنبال پیادهسازی سیاست درهای باز در اقتصاد ایران است. شاید شبیه آنچه دنگشیائوپنگ در چین دنبال کرد.
مصطفی بشکار: نتیجه سیاست درهای باز در هر کشوری به شرایط اقتصادی حاکم بر آن کشور بستگی دارد. با اینکه بسیاری از کشورها بعد از آزادسازی شاهد رشد تجاری پایدار بودهاند، در مقابل کشورهایی هستند که نهتنها به رشد چشمگیری دست پیدا نکردهاند بلکه در پی اجرای سیاست درهای باز گرفتار تلاطمهای اقتصادی شدید شدهاند.
در مورد کشورهایی که در پی جهانیسازی رشد چشمگیر داشتهاند (مانند چین در چند دهه اخیر) نکته جالب این است که معمولاً رشد اقتصادی پایدار پس از اصلاحات سیاسی و اقتصادی گسترده در کشور به دست آمده است. در واقع در این موارد آزادسازی تجارت خارجی تنها بخشی از اصلاحات صورتگرفته است و بنابراین موفقیتهای به دست آمده را نمیتوان صرفاً به آزادسازی تجارت خارجی نسبت داد. در واقع آنچه تعیینکننده تحول اقتصادی است عزم جدی دولتها برای اصلاحات است که آزادسازی تجاری تنها نمودی از این تغییرات است.
بنابراین نمیتوان انتظار داشت در حالی که قوانین و مقررات دست و پاگیر همچنان پابرجا هستند و فساد اقتصادی و انواع رانتها به روال گذشته است، تنها با آزادسازی واردات و صادرات شاهد تحول مثبت اقتصادی باشیم. در واقع اگر بدون عزم جدی برای اصلاحات سیاسی و اقتصادی پایهای، تنها به اجرای سیاست درهای باز بپردازیم، شاید در مدت کوتاهی تجارت رونق بگیرد و آمارهای اولیه نشان از رشد تجارت و اقتصاد کشور داشته باشد اما این امر چندان دوام نمیآورد.
از آن مهمتر خطر بزرگ چنین تغییراتی این است که بخش کوچکی از جامعه خواهد توانست از طریق دسترسی به رانتهای مربوطه از این رونق کوتاهمدت بهرهمند شود در حالی که هزینههای این تغییرات به کل جامعه تحمیل خواهد شد.
سعید اسلامی بیدگلی: قطعاً اگر اصلاحات ساختاری را در نظر نگیریم و بخواهیم به سمت آزادسازی تجارت حرکت کنیم و به سازمان جهانی تجارت بپیوندیم نهتنها به بنبست میرسیم بلکه ممکن است شرایط بدتری در انتظار اقتصادمان باشد و خود منجر به ایجاد بحران نهتنها در اقتصاد بلکه حتی در عرصههای اجتماعی هم بشود و شاید همانطور که امروز میگوییم کاش خصوصیسازی نمیکردیم، روزی بگوییم کاش وارد تجارت جهانی نمیشدیم.
با این اوصاف، فکر میکنید چقدر موضوع پیوستن به تجارت جهانی و به طور کلی عضویت در WTO برای اقتصاد ایران فایده دارد؟
مصطفی بشکار: فایده اصلی عضویت در WTO برای کشورهایی مانند ایران یا به طور کلیتر کشورهای در حال توسعه، تنها آزادسازی تجاری خارجی نیست. یکی از منافع مهم پیوستن به پیمانهای تجارت جهانی برگشتناپذیر شدن سیاستها و اصلاحات اقتصادی است. یعنی وقتی کشوری وارد WTO میشود و از منافع دسترسی به سایر بازارها استفاده میکند در مقابل آن، تعهداتی میدهد که باید به آنها پایبند باشد. مثلاً اگر کشوری متعهد شود که تعرفههای واردات یا صادرات را کاهش دهد دیگر نمیتواند به راحتی برخلاف آن عمل کند و لذا دولت راحتتر میتواند در مقابل فشارهای سیاسی گروههای پرنفوذ داخلی مقاومت کند.
در مقابل این فایده پیوستن به WTO چه ضررهای احتمالی برای کشورهای در حال توسعه دارد؟
به هر حال همانطور که عضویت در این سازمان فایده دارد به طور طبیعی ضررهایی هم دارد. میزان سود یا زیان پیوستن به WTO بستگی به شرایط اقتصاد هر کشور دارد. ممکن است ورود کشوری به جریان تجارت جهانی باعث ورشکستگی صنایع غیررقابتی آن کشور شود اما ممکن است برخی صنایع این کشور که رقابتپذیری بیشتری دارند، در این فرآیند موفقتر عمل کنند. در صورتی که فرآیند الحاق کشوری به جریان جهانی تجارت موفقیتآمیز نباشد، امکان نارضایتی اجتماعی وجود دارد که ممکن است نهایتاً به روی کار آمدن دولتهای پوپولیست و ضداقتصاد آزاد منجر شود.
سعید اسلامی بیدگلی: فکر میکنم یکی از نگرانیها در جریان مخالفت با پیوستن به WTO این است که کشورهای مسلط به تجارت جهانی از کماطلاعی و ندانستن قواعد حقوقی و نهادی برخی کشورها بیشترین استفاده را میبرند. یعنی کشورهایی که سابقه عضویت دارند از بیتجربگی کشورهای نامسلط سوءاستفاده کرده و بازارهای آنها را فتح میکنند. شاید این دغدغه باعث شده اقتصاد ایران همچنان برای عضویت در این سازمان تردید داشته باشد. به هر حال وقتی درهای اقتصادی باز شود به طور طبیعی برای اقتصاد آمادهای چون آمریکا و کشورهای با سابقه بیشتر منفعت دارد.
مصطفی بشکار: توجه داشته باشید سطح تعهدات کشورهای در حال توسعه برای عضویت در WTO معمولاً به طور چشمگیری کمتر از تعهدات کشورهای توسعهیافته است. مثلاً در این کشورها سقف تعرفهها بسیار بالاست. برای کشوری مثل بنگلادش سقف تعرفه بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ درصد است. علاوه بر آن مکانیسمهای انعطاف نیز در این سازمان زیاد است.
آقای دکتر بشکار البته برخی اعتقاد دارند تقدم اصلاح ساختار اقتصاد بر فراهم کردن شرایط پیوستن به سازمان جهانی تجارت مثل سنگ بزرگی است که نمیتوان آن را پرتاب کرد.
مصطفی بشکار: من همچنان معتقدم اگر دولت میخواهد آزادسازی تجارت را محقق