گرگان، شهر سفالهای سرخ و تکایا، جایگاه دلهای عزیز است؛ پروژه محوری دیگر هویت آن را تکه تکه نمی کند. اتصال بافت تاریخی به بلوار ناهارخوران و احیای تکایایی که روزگاری هویت گرگان را تشکیل می دادند می تواند جانی دوباره به این شهر بدهد. گرگان با اقداماتی که بخصوص از سال 94 به بعد انجام شده «در مسیر بازآفرینی» قرار گرفته و حالا چهار دستگاه دولتی به همراه گروههایی از مردم برای پی ریزی شالوده های فهم مشترک از هویت ایرانی ـ اسلامی در گرگان همراستا شده اند.
به گزارش روابط عمومی شرکت بازآفرینی شهری ایران، دوشنبه 26 آذرماه 1397 سومین نشست از دفتر هجدهم از سلسله نشستهای تخصصی شرکت بازآفرینی شهری ایران با عنوان «گرگان در مسیر بازآفرینی» با حضور تنی چند از کارشناسان، مسئولان، دانشجویان و دغدغه مندان از جمله محمدسعید ایزدی، معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی، مجید روستا، عضو هیات مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران، هدیه تهرانی، بازیگر و کنشگر محیط زیست و میراث فرهنگی، حسین محبوبی، مدیرکل راه و شهرسازی استان گرکان، طاهری، معاون شهرداری گرگان، حسین کتولی، مدیر دفتر بهسازی و احیا بافت تاریخی گرگان، یعقوب رشتچیان، معمار، شهرساز، محقق و پژوهشگر و محمود اخوان، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ گرگان برگزار شد.
در ابتدای این نشست، منا عرفانیان، عضو هیات مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران و دبیر نشست «گرگان در مسیر بازآفرینی» سوالی را تحت عنوان شهر گرگان چقدر در مسیر بازآفرینی قرار دارد؟ مطرح کرد که پیش زمینه مباحث مطروح شده قرار گرفت.
رشتچیان: اگر می خواهیم بازآفرینی کنیم باید ساختار تاریخی را به محورهای فعال امروز پیوند بزنیم
سپس رشتچیان، معمار، شهرساز، محقق و پژوهشگر با بیان اینکه بیش از 40 سال است با گرگان آشنا هستم، خاطرنشان کرد: افسوس بزرگی وجود دارد که گوهرهای بسیار گرانبهایی در سطح شهر از نظر فضاهای معماری و فضاهای شهری وجود داشته که هم اکنون مقدار زیادی از آنها از دست رفته است.
وی افزود: بازآفرینی با محسناتی که در تغییر چهره شهرها دارد متاسفانه در اکثر موارد بر یک برنامه جامع و فراگیر استوار نیست. اقداماتی هم که انجام می شود بیشتر جنبه موردی دارد. به طور مثال فضایی از شهر را انتخاب می کنیم و در آن اقداماتی برای بازآفرینی انجام می دهیم؛ در حالی که بازآفرینی به اعتقاد من به معنای بازگشت یک کالبد به شکل اولیه آن است. باید ضمن اشاره به ساختار گرگان در دوران ماقبل مدرن، ببینیم این ساختار تاریخی چگونه می تواند در زندگی امروزی توسعه پیدا کند.
اثرات منفی توسعه بر بافت تاریخی گرگان در دوران پهلوی اول
این پژوهشگر حوزه بازآفرینی شهر گرگان تصریح کرد: تصور اینکه در شهری مثل گرگان در شمال کشور با یک ساختار شهری مشابه آنچه در کاشان و یزد مواجه باشیم دور از انتظار است ولی نکته جالب اینکه این را به کامل ترین شکل خود در گرگان داریم. 12 کانون محله ای در شهر وجود دارد که بافت بر اساس آنها استوار بوده است. کانون سیاسی حکومتی در دوران پهلوی اول به خاطر زمینهای رایگانی که در اختیار دولت بود تحت تاثیر توسعه قرار گرفت و عملا بجز کاخ آقا محمدخان، چیز دیگری از این کانون باقی نمانده است. ولی سه کانون دیگر به فراخور میزان نابودی یا پابرجایی، هنوز مستقر است.
رشتچیان با اشاره به محدوده استرآباد که هسته تاریخی شهر را تشکیل می دهد، گفت: این محدوده متشکل از چهار کانون در مرکز شهر است که پیرامون آن بارو قرار دارد. راههایی هم دروازه ها را به کانونها وصل می کند. 12 کانون محله ای هم به تناسب میزان برخورداری از خدمات عمومی یا کالبد معماری فضا خوشبختانه برقرار است. اگر می خواهیم بازآفرینی شهری برای زندگی امروز داشته باشیم باید این ساختار تاریخی را به نحوی به محورهای فعال امروز پیوند بزنیم. از طریق فلکه شهرداری این پیوند می تواند برقرار شود. خیابان شالیکوبی به عنوان اصلی ترین محور خرید گرگان شناخته می شد. اکثر مغازه های مدرن در کنار این محور مستقر بود که در طول سه چهار دهه گذشته توسعه یافته و یک سر آن به بلوار ناهارخوران وصل شده که یک محیط طبیعی بسیار خوشایند برای گردشگری است. بنابراین معتقدم پروژه های بازآفرینی در این محدوده باید تعریف شود. یعنی گردشگری تاریخی به گردشگری طبیعی می رسد که به اعتقاد من تمام تمرکز باید در این حوزه ساماندهی شود.
کتولی: معرفی تکایا به عنوان جاذبه گردشگری فرهنگی
در ادامه این نشست، کتولی، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ گرگان گفت: بافت تاریخی گرگان مبتنی بر مراکز محلات است. پیرامون این مراکز، تکایایی وجود دارد که دور تا دور آنها غرفه های سه دری و پنج دری قرار گرفته است. اینها کانونهای اصلی محلات و مراجعه مردمی در گرکان هستند که برای ایام محرم و صفر ساخته می شود. عزاداری هم به شیوه گرگانی انجام می شود که تعاملات اجتماعی در آنجا شکل می گیرد.
ثبت اولین بافت تاریخی کشور در گرگان
وی افزود: بافت تاریخی گرگان به شماره 41 اولین بافت تاریخی ثبت شده کشور است. پیرامون آن هم هسته های شکل گیری شهر را می بینید و سکونتگاههای روستایی و غیرروستایی هم پیرامون آن وجود دارد. اولین طرح جامع آن 1359 و آخرین آن سال 1392 تصویب شده است. اولین تجربه بازآفرینی به دهه 70 مربوط می شود که طی آن محدوده امامزاده نور گرگان بهسازی شد. این محوطه قدیم یک ساماندهی پیدا کرد که گردشگران از آن بازدید می کنند و اطراف آن هم احساس ناخوشایندی وجود ندارد.
کتولی با بیان اینکه فضای فرهنگی گرگان، خاص و متفاوت است، تاکید کرد: در گرگان بحث تکایا خیلی جدی مطرح شد که ما می توانیم تکایا را که مردم به آن اقبال دارند و مورد وثوق است به عنوان جاذبه گردشگری معرفی کنیم. هر اتفاقی هم می افتاد مردم این جریان را ادامه دادند. اینجا طرح محرم تا محرم شکل گرفت. یعنی از هر محرم تا محرم یک سری از تکایا به صورت پایلوت انتخاب و براساس بودجه، بهسازی و مرمت شود تا چهار محله از 12 محله این اتفاق بیفتد و به تدریج مردم بیاموزند.
این پژوهشگر ادامه داد: مجموعه ای از کارها از جمله در سال 1394 حدود سه، چهار پروژه انجام شد. مثلا در محله سبز مشهد اتفاقاتی افتاد. یا مسجد ملا اسماعیل بازسازی شد. اداره کل راه و شهرسازی با همکاری شرکت بازآفرینی شهری ایران کارها را پیش بردند. سایر بناها در وضعیت فرسودگی قرار دارد که اگر به آنها رسیدگی نشود ممکن است فرو بریزند. در بعضی موارد شرکت بازآفرینی شهری ایران کارهای خوبی انجام داده است. فروردین 1395 موفق شدیم با رایزنی ها تفاهم نامه ای را آماده کنیم که شهرداری، استانداری و میراث فرهنگی با شرکت بازآفرینی شهری ایران همسو شوند. پنج گذر تاریخی فرهنگی شناسایی شد که مثل نخ تسبیح تکایا را به هم وصل کند تا محور گردشگری فرهنگی ایجاد شود. خرداد 1396 بعد از اینکه شهردار تغییر کرد شهرداری وارد بهسازی شد. یعنی بیش از یک سال طول کشید تا شهرداری وارد این موضوع شود. مهمترین کاری که میراث انجام داده بازنگری طرحی بود که مربوط به محدوده تاریخی گرگان است. طرح قبلی بسیاری از بناها را تخریب کرده بود.
اولین کار، آگاهی مردم است
به گفته کتولی، اولین کار این است که مردم را آگاه کنیم. بعد ممکن است مطالبه گر شوند و بعد ممکن است خودشان وارد شوند. یکی از اتفاقات خوبی که در فعالیتهای غیرکالبدی افتاد اینکه مردم بافت تاریخی را می شناسند. اینکه خانه های تاریخی چیز بدی نیستند و می توانند خوب باشند چه از نظر اقتصادی، چه آرامش و چه حس خوب. مثلا هم اکنون «خانه کبیر» یا «خانه شعربافان» را که ته کوچه بن بست بوده، همه می شناسند.
انتقاد از ناهماهنگی دستگاهها و ضعف تخصص در حوزه بازآفرینی گرگان
وی با انتقاد از ناهماهنگی دستگاههای متولی بازآفرینی گرگان اظهار کرد: اولین مشکل، ضعف مبانی است. اشراف دقیقی بین مدیریت شهری نسبت به مبانی وجود ندارد. ساختار چابک نیست و ناهماهنگی بین دستگاهها وجود دارد. متخصصان هم بازآفرینی شهری را درست نمی شناسند. چیزی که درست شناخته نمی شود درست سطح توقع از آن ایجاد نمی شود و مشخصا درست هم قضاوت نمی شود. همچنین تناسب مشخصی بین ساختاری اداری ـ مالی با سطح توقعات وجود ندارد. یک سری پروژه های کالبدی را معلوم می کنیم، طرح تهیه می کنیم، برآورد انجام و پیمانکار مشخص می شود، نظارت و نهایتا افتتاح می کنیم؛ اما فعالیتها با این ساختارها جلو نمی روند. پیشنهاد من این است که صندوقی داشته باشیم که به تناسب پول را خرج کنیم. مثلا یک تکیه نیاز به چوب دارد و خود بقیه کارها را انجام می دهد. درخواست تیکه دیگر ساخت سقف است و باقی کارها را متقبل می شود. در این صورت است که هم افزایی ایجاد می شود.
اخوان: رهاسازی خانه ها در بافت تاریخی گرگان
همچنین اخوان در ادامه گفت: فضای اجتماعی که درگرگان وجود دارد، بعضی وقتها جنبه منفی آن نسبت به اقداماتی که می شود می چربد. اکثر مالکان و ساکنان قدیمی بافت تاریخی گرگان، خانه های خود را به شکل متروکه رها کرده اند. هم اکنون بازآفرینی مقداری شکل دولتی پیدا کرده که به اعتقاد من تبعاتی داشته است. اولین آسیب این بوده که از مردم فاصله گرفته یا کار خیلی جدی انجام نشده است. تکلیف شهرداری هم که معلوم است. اگر هم شهرداری الان آمده سراغ بافت به این دلیل است که کار دیگری نمی تواند انجام دهد. نمی تواند زیرگذر و روگذر بسازد و حالا می خواهد یک ناخنکی هم به بافت بزند. بعضی جاها هم کاش کاری انجام ندهد. ارگان های عمومی هم مقداری عجیب و غریب رفتار می کنند. بافت تاریخی را رسما نابود می کنند و الان هم با یک ادبیات دیگر وارد کار شده اند. میراث فرهنگی هم یک تکانی خورده است و ما فهمیدیم که چیزی به نام میراث فرهنگی هم وجود دارد. تا قبل از این یک اداره بود که سالی یک بار جشن اقوام را برگزار می کرد.
وی ادامه داد: صراحتا می گویم کار خاصی در حوزه بازآفرینی گرگان نشده است. اینها برنامه هایی است که در بلندمدت جواب می دهد اما وقتی مردم تصوری از فردای خودشان ندارند نمی توانند به برنامه های درازمدت دل ببندند. در چهار پنج سالی که دفتر بهسازی فعالیت می کرد، یک کار باانرژی و حس و حال جاندار انجام نشده است.
هدیه تهرانی: من در بافت تاریخی گرگان زندگی می کنم
هدیه تهرانی، هدیه تهرانی، بازیگر و کنشگر محیط زیست و میراث فرهنگی نیز یکی دیگر از مدعوین حاضر در نشست بود. او با بیان اینکه من به گرگان مهاجرت کرده ام و در بافت تاریخی زندگی می کنم، گفت: اگر در حوزه بازآفرینی حرف می زنیم باید به این توافق برسیم که درخصوص کل شهر صحبت می کنیم.
در این لحظه منا عرفانیان گفت: بله قطعا درخصوص کل شهر صحبت می کنیم. یعنی بر این باوریم که اگر شهر بخواهد حالش خوب شود باید یک برنامه ریزی متصل به هم داشته باشیم تا زندگی هسته اصلی شهر به بقیه شهر متصل شود.
ایزدی نیز اظهار کرد: به نظر می رسد موضوع بازآفرینی بعد از پنج سال روی کلمه کلیدی کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی نمی تواند در یک محله خاص اتفاق بیفتد. مگر می شود شهر گرگان را از ناهارخوران و بقیه بافتها جدا کرد؟ ما به دنبال تمامیت شهر و سرزمین هستیم. این محله ها با هم مرتبط هستند و بر هم اثرگذارند. نمی توانیم مجموعه تاریخی گرگان را بدون موجودیت شهر و سرزمینش ببینیم.
هدیه تهرانی: چهل تکه ای ساخته ایم که ناسازگار است
هدیه تهرانی با بیان اینکه با توضیحات دکتر ایزدی، ابهامات من به عنوان یک شهروند نسبتا فعال برطرف شد، تصریح کرد: من فعالیت زیادی در زمینه محیط زیست دارم که از یک مثال در این زمینه استفاده می کنم. در مناطق محافظت شده یا زیست کره، موضوع حافظت از حیات وحش مثل یک قالی دیده می شود که هر بخشی از آن کنده یا فرسوده شود در از بین رفتن گونه های دیگر تاثیر می گذارد. در بازآفرینی نیز به همین شکل است. باید یک تصویر واحد و کلی نسبت به فهم بازآفرینی داشته باشیم. بازآفرینی شهری این نیست که ساختمانی را احیا کنیم. چیزی که الان در بافت با آن مواجه هستیم اینکه از این اثر تاریخی گرگان نتوانستیم محافظت کنیم و به دلیل از بین رفتن شاخصه ها، این بافت از هم گسسته و تبدیل به فرش پاره شده است. تنها تکه تکه هایی از گوشه هایی از این قالی باقی مانده که بعضی دستگاهها دارند آن را ترمیم می کنند. چهل تکه ای ساخته ایم که ناسازگار است. این نشان می دهد درک و فهم مشترکی از تصویر کلی این قالی نداریم. مشکلات زیادی به لحاظ بومی، فرهنگی و ساختاری وجود دارد که باید به سمت رفع آنها برویم؛ نه توجیه آنها.
اقدامات مثبت از سال 1394 به بعد انجام شده است
در ادامه، یکی از حضار گفت: باید تشکر کنیم به خاطر کارهایی که از سال 1394 به بعد انجام شده و یک تسلیت به خاطر کارهایی که قبل از آن انجام شده است. به نظر می رسد، گرگان هنوز وارد مسیر بازآفرینی شهری نشده و هنوز در مرحله احیا و بهسازی است. در اصفهان سال 69، یزد 79 و کاشان 74 وارد شدیم. به نظر می رسد کیفیت بازآفرینی در هر شهر رابطه مستقیمی با کمیت و کیفیت دانش مدیریت شهری دارد. گرگان باید از تجربیات شهرهای پیشرو ایران مثل یزد و کاشان استفاده کند. ظاهرا رویکردهای اجتماعی هنوز فعال نشده است؛ چون در گرگان ستاد بازآفرینی شهری فعال نداریم و به همین دلیل هنوز مردم وارد فعالیت نشده اند. در عین حال خوشبختانه این مسیر از سه چهار سال پیش شروع شده است.
به نیا، یکی دیگر از مدعوین اظهار کرد: چیزی که من امروز از گرگان شنیدم وضع موجود است و راجع به اینکه گرگان چه می خواهد باشد چیز کمی شنیدم. بنابراین در این مورد حرف می زنم و به بحران آب اشاره می کنم. باید این موضوع را در حد کلان دید. مثلا طرح هادی را مورد نظر قرار داد. همه به استانهای گیلان، مازندران، گلستان و شرق تهران مهاجرت می کنند. بنابراین باید همه چیز را در چارچوب های کلان تر معرفی کرد. شهر رشت به عنوان شهر خلاق غذا و گنبد شهر اقوام معرفی شده است. درخصوص گرگان هم باید کاری کنیم که به عنوان مرکز آشتی اقوام دیده شود. مرکزی به عنوان صنایع دستی در گرگان وجود ندارد؛ در صورتی که می توانیم آشتی صنایع دستی را در کنار آشتی اقوام نشان دهیم.
روستا: خانه شعربافان را خریدیم تا بن بستی حفظ شود
مجید روستا، عضو هیات مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران نیز گفت: هیچکس راجع به برندهای گرگان صحبتی نکرد. گرگان شهر سفالهای سرخ ایران است که این سفالها در مقیاس وسیع حفظ شده است. تکایا، مساجد، حسینیه ها و 100 عنصر تشکیل دهنده در این شهر وجود دارد که مردم آن را حفظ کرده اند. باید بازآفرینی را مردم محور ببینیم. کسی اشاره نکرد که چرا این همه تکایا وجود داشته است؟ مگر می شود که در 157 هکتار، 17 تکیه داشته باشیم؟ علت این است که این تکایا هرکدام مسئولیت و عملکردهای متفاوتی داشتند. فکر می کنم زمان آن فرا رسیده که ضوابط و استانداردها را برداریم؛ زیرا ضوابط برای مردم هزینه می تراشد.
روستا با اشاره به تملک خانه شعربافان توسط شرکت عمران و بهسازی (شرکت بازآفرینی شهری ایران) گفت: زمانی که خانه شعربافان را تملک کردیم یک خانه انتهای بن بست بود که گفتند طولانی ترین بن بست ایران است. بعد از مدتی شهرداری پیشنهاد داد این خانه را تخریب کنیم تا بن بست باز شود. ما گفتیم اتفاقا این خانه را نگه داشتیم که بن بست را حفظ کنیم. در این فاصله صدای پرندگان شنیده می شود. اگر می خواهیم راجع به مساله بازآفرینی صحبت کنیم این موضوعات باید تبدیل به خواست و مطالبه اجتماعی شود. چون دستگاههای دولتی امروز پول داشته باشند کار می کنند، فردا پول نداشته باشند کار را رها می کنند.
معاون شهردار: هم زیرگذر می زنیم هم در بافت کار می کنیم
همچنین طاهری، معاون شهردار گرگان اظهار کرد: قصد من از حضور در این نشست این بود که در حوزه بازآفرینی کار یاد بگیریم و بیشتر با این مفهوم آشنا شویم. اگر اشتباهاتی از گذشته تا آینده داشته و خواهیم داشت که می پذیریم. طرح آفتاب محصول وزارتخانه بوده که الان به آن نقد می شود. پس نمی توان یک دستگاه را متهم کرد. شاید در زمانی نگاه ما به بافت، تهدیدآمیز بوده است. یک زمان هم به بافت به عنوان فرصت نگاه می شود. پس نگاهها در طول زمان تغییر می کند. بحث دفاع از شهرداری و عملکرد شهرداری نیست. آقای اخون نگران نباشند ما هم داریم در بافت کار می کنیم و هم زیرگذر می زنیم. امسال در بافت به صورت جدی وارد شدیم و بیش از 10 میلیارد تومان برای آن اختصاص داده ایم آن هم در شرایطی که همه می دانیم وضعیت اقتصادی شهرداریها مناسب نیست و بسیاری از شهرداریها برای پرداخت حقوق کارکنان مشکل دارند. با این وجود بعد از آمدن شهردار جدید گرگان که تحصیلکرده این حوزه است طبیعتا بازآفرینی ادامه پیدا می کند.
گرگان 680 بافت فرسوده دارد
وی با بیان اینکه در گرگان 680 بافت فرسوده مصوب داریم و بافت تاریخی 140 هکتار است، گفت: در حوزه بافت چهار سیاست را دنبال می کنیم؛ اولین موضوع اینکه اقتصاد بافت قوی شود. معتقدم بافت، مرواریدی است که روی آن خاک گرفته و باید ارزش پیدا کند. دوم اینکه بافت گرگان برندسازی شود و مردم، گرگان را فقط با ناهارخوران نشناسند. امیدواریم روزی برسد که حساسیتها در بافت زیاد شود و شهرداری از اینکه لودر وارد بافت کند بترسد. موضوع دیگری که دنبال می کنیم معرفی رویداد مکان است. همچنین در حال تعبیه مرکز اسناد شهرداری هستیم.
محبوبی: طرح آفتاب در زمان خودش توجیه داشت
در ادامه، حسین محبوبی، مدیرکل راه و شهرسازی استان گرکان با بیان اینکه بازآفرینی در سه مقوله مطرح می شود، گفت: بافتهای تاریخی، بافتهای فرسوه و حاشیه نشینی هرکدام روش کار خود را دارد. در زمینه احیای بافت، کاری که شرکت بازآفرینی شهری ایران می کند اصلا بحث انتفاع نیست. بجز سه دستگاه دولتی، خط چهارمی که باید بکشیم سرمایه گذار و بخش خصوصی است. طرح آفتاب، زمانی با 5.8 هکتار برای خودش توجیه داشت ولی امروز همه سعی می کنیم بگوییم ما نبودیم. اما من می گویم آن طرح هم خوب بود و هم بد. آنجا کوچه های تنگ و تاریک وجود داشت که بازسازی شد ولی امروز در بحث بازآفرینی آن نگاه نخواهد بود. بحث بازآفرینی که در بافتهای میانی مطرح می شود بدین معنا نیست که خانه ها کوبیده شود و حاشیه نشینی ایجاد کنیم.
نماینده اوقاف: توسعه پایدار را پیگیری می کنیم
نماینده سازمان اوقاف هم بیان کرد: خیلی هم بدبین نباشیم و نیمه پر لیوان را ببینیم. خودمان را جای مدیران دولتی بگذاریم. اوقاف هم اشتباهاتی داشته ولی نگاه خود را عوض کرده است. تکایا خیلی خوب در حال بازسازی هستند. به عنوان نفر دوم اوقاف استان قول می دهم که توسعه پایدار را پیگیری کنیم و بودجه هایی را تخصیص می دهیم تا انشاءالله در آینده با نام نیک از آن یاد شود.
ایزدی: رویکرد اجتماعی را جایگزین پروژه محوری کردیم
ایزدی نیز گفت: تا زمانی که به شهر به عنوان یک ماشین نگاه می کنیم سرانجام کارمان این می شود که الان هست. باید در هر حرفه ای که هستیم شهر را به عنوان یک موجود زنده ببینیم. تمام پنج سال گذشته تلاشمان این بود که مسیر به خطا رفته پروژه های عمرانی را به رویکرد اجتماعی ببریم. نباید فکر کنیم که حال شهر را با پروژه خوب کنیم. 10 سال در دوران قبل، عمل بدون فکر انجام شد و دیدیم که چه بلایی سر کشور آمد. بنابراین از دوستان خواهش می کنم برویم به سمتی که نگاهمان را نسبت به مفهوم شهر تغییر دهیم.
وی با بیان اینکه معادله زندگی در شهر، متری نیست، اظهارکرد: وقتی که خیابانهای ما 25 متری، 10 متری و غیره شد هویتمان را از دست دادیم. رویکرد هویتی، سالهاست که از سیاستگذاری شهری رخت بربسته است. ما سالهاست که درگیر پروژه های جدا جدا هستیم که به گسستگی شهر انجامیده است. ما باید به یک پیوند برسیم و آن فضای عمومی است. یک عنصر هم پیوند نیاز داریم که دانه های متصل را به هم وصل کند. آن موقع در بین شهروندان درک بهتری از شهر ایجاد می شود. ضمنا باید مراقبت کنیم که از این مسیر خارج نشویم؛ چرا که بعد از 20 سال به این نگاه جدید رسیده ایم. چهار دهه است که شهرهای ما دچار وضع فعلی شده اند بنابراین اصلاح امور زمان می برد.