بازآفرینی شهری سیاستی در پاسخگویی به مسائل و چالشهایی است که در پی تغییرات و نیازهای نسل جدید در شهرها شکل گرفتهاند. در این سیاست، شهرها دیگر الگوی سادهای از یک مصنوع ایستا نیستند. بلکه شهر به عنوان یک سیستم واجد حیات، پویا، در حال تغییر و تحولی دائمی و پیچیده که در برگیرنده انسانها، ارگانیزمهای زنده، اکوسیستمها، محیط انسان ساخت و جریانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، درک شده و مورد برنامهریزی قرار میگیرد. از این رو در این نگرش، روشها و ابزارهای سنتی برنامه ریزی توسعه شهرها با مفروضاتی هچون ثبات آستانهها، قابلیت پیشبینی آینده، امکان ارائه مدلهای بهینه و مهندسی اجتماعی از طریق مدلسازی و کاربرد گسترده روشهای کمی و کالبد محور،کارایی و اثربخشی خود را در هدایت روند توسعه شهرها از دست میدهند.
بازآفرینی شهری سیاستی است که با رویکردی فراگیر به کلیت پیکره شهرها تسری مییابد. بر این اساس هرگونه خلل و ناکارآمدی در عملکرد شهرها به عنوان یک سیستم پویا، نه در محدوده و موضعی منفک و جدا از شهر که در نگاهی سیستمی و کل نگر از مقیاسهای خرد تا کلان مورد آسیب شناسی و توجه قرار میگیرد.
همچنین چند وجهی بودن حیات این سیستم پویا و پیچیده، ضرورت پرهیز از رویکردهای خردگرایانه و حرکت به سمت ارزشیتر شدن و سیاسیتر شدن فرایندهای برنامهریزی توسعه شهرها را در قالب جامعیت در رویه و محتوا و توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی، کالبدی، ذهنی و روانی و همچنین اصلاح شیوههای هدايت، كنترل و تصميمگيري در عرصه عمومی برای توليد برنامههاي شهري را پیش رو سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری مینهد.