دومین نشست از سلسله نشست های ایران شهر در یزد در تاریخ 13 /11 / 1395 با سخنرانی آقای دکتر سید محسن حبیبی ، استاد تمام پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران با عنوان "شهر در اندیشه ایرانی" ، در پارک علم و فن آوری اقبال (کارخانه اقبال) باحضوری جمعی از صاحب نظران، مدیران و مسئولان شهری و دانشگاهیان برگزار شد.
در این نشست ، نخست توسط مدیرکل اداره راه و شهرسازی استان یزد، آقای دکترنقصان محمدی ضمن خوش آمد به حاضران ، شرحی بر چرایی برگزاری این سلسله نشست ها ارایه شد. به گفته وی ؛ این سلسله نشست ها در پی چگونگی رجوع به داشته ها در گذشته تاریخی وپیوند آن با آورده های امروز به منظور ایجاد شهرها و فضاهای شهری بهتر برای زندگی انسان است.
دکتر حبیبی مفهوم "شهر در اندیشه ایرانی " را با تأکید بر رابطه زبان و اندیشه ایرانی آغاز نمود. بر این اساس، این اندیشه فقط به چارچوب فعلی سرزمین بسنده نمی کند بلکه در طول تاریخ از گذشته و سالیانی دور در قلمرویی گسترده عبور کرده و به امروز می رسد. در این اندیشه از یک حیطه تمدنی و فرهنگی صحبت می کنیم که می توان آن را از جیحون و سیحون جستجو کرد که خود را به سواحیل (خلیج فارس) و از سویی دیگر به شام و می رساند. در اندیشه ایرانی همیشه ظرف و کالبد وسیله ای برای بیان محتوا بوده است. در این اندیشه نظر و عمل از هم جدا نبوده اند و مهم تر اینکه عمل ناظر بر کیفیتی است که در ظاهرآن دیده نمی شود. در این اندیشه همواره به یک حکمت برمی خوریم که ما را با ظاهری مواجه می سازد که خود به باطنی وصل است. اندیشه ایرانی سبب ساز یک دستگاه زبانی قدرتمند شده و در یزد، بخارا و سمرقند تا پارسیان هند و سیستان و از سوی دیگر تا آذربایجان هر یک گویش خود را مطرح نموده است و در همه آنها به دنبال این بوده که چگونه شاکله را بیان کند؛ شاکله شهر، شاکله معماری و...بنابراین ما باید این زبان را بشناسیم، زبانی که قدرتمند است.
آقای دکتر حبیبی در این نشست تأکید کرد ما از حدود 100 سال پیش همواره نو را درمقابل سنت قرار داده ایم. حال آنکه سنت امری است جاری . سنت همیشه خود را نو می کند. سنت خود را با سه دانش هماهنگ می کند: دانش تاریخی زیست سرزمینی (آداب سرزمینی)، دانش زیست اقلیمی (معنای آب، خاک، گیاه، ...در هر سرزمین)، دانش فن و فن آوری که خود را با دودیگری تلفیق می کند. در یزد مصداق های ارزشمندی از این تلفیق را داریم. مسجد جامع کبیر یزد در هر دوره تکمیل شده و به درستی در طول تاریخ تبلور فرهنگ را در نوآوری کالبد آن می توان دید. در سده اخیر ما دو دانش دیگر را به فراموشی سپرده ایم و فقط به دانش فن آوری تکیه کرده ایم . ما در این نو شدن اندیشه را از دست داده ایم. مهم سنت جاری است، مهم بازخوانی گذشته است . مهم فراموش نکردن گذشته همراه با نوآوری است. اندیشه ایرانی همیشه با یاد همراه بوده است. در زبان خودمان ما چهارگانه یاد را داریم : یاد گرفتن، یاددادن، به یاد آوردن، از یاد بردن. دراین فراموشی ما گذشته نزدیک را از یاد برده ایم.
در این نشست ، دکتر حبیبی یادآور شد که حکمت ایرانی مکثر و ذوقی است و آمد و شد میان خیال وواقعیت در آن سبب گردیده در همه یورش ها و ایلغارها ، اندیشه ای توفنده تر و قوی تر بیرون زند. براین اساس شهر در این سرزمین ساخته می شده برای آنکه یادی باشد از بهشت موعود. اندیشه ایرانی متعلق به یک سرزمین گسترده است که به آن ایران شهر می گفته اند. شهری که تبلور همان خیال است و قرار است ما را همواره متذکر قرار دهد.
برای رسیدن به اندیشه ایرانی کافی است فقط توجه کنیم؛ به خودمان، خانواده ، و همشهری هایمان. رجوع کنیم به اینها برای فهم آنچه موجب آسودگی شان می شود. برای رسیدن به اندیشه ایرانی کافی است توجه کنیم به رابطه آب و خاک و گیاه که چگونه تعریف می شده است. مهم است که این اندیشه در هرزمانه ای با زبان آن زمانه صحبت کند. در روزگار گذشته بسیار مفاهیم نو داشته ایم. توجه به اعیان سازی فرهنگی بیشتر از توجه به اعیان سازی اقتصادی بوده است. در این مسیر، مهم این است که اصول کلی در دستگاه زبانی را شناسایی کنیم. همانگونه که در مجموعه نظرکرده یزد طراح برمبنای شناخت این اصول عام اصول خاص را طراحی کرده است. تمرکز، تجمیع، وحدت، اتصال، تناسب، تداوم، قلمرو، سادگی، پیچیدگی، ترکیب، استقرار، گزیده گویی، ایجاز از جمله این اصول هستند.
دکتر حبیبی در بخشی از پرسش و پاسخ ها به این مهم اشاره نمود که همیشه در شهر رابطه ای میان قدرت و اندیشه وجود داشته است. مهم این بود که چگونه این اندیشه قدرت را تعریف و تعدیل کند. مهم این است که شهر را در زمانه خود تعریف نماییم و این همان بازآفرینی شهری است. اندیشه ایرانی رابطه دارد با عقل و بخردانه با مسایل برخورد می کند. مهم این است که اندیشه کنیم که چگونه فن و فن اوری زمانه در این شهر امروز تعریف کنیم.