ابزارهای دسترسی

رهبر معظم انقلاب
ما باید کارهای اولویت دار و فوری را مورد اهتمام ویژه قرار دهیم که از جمله آن ها نوسازی بافت های فرسوده است.
ترمیم بافت های فرسوده شهرها و روستاها دراولویت کاری دستگاه های مسئول قرار گیرد.
مراد از برقراری نظام مقدس جمهوری اسلامی، همانا فقرزدایی و محرومیت زدایی است.
با سیاست گذاری توأمان با ابتکار و شجاعت و جرات، وارد میدان شوید.

 دکتر کریم حسین زاده دلیر یکی از شهرسازان برتر کشور اظهارداشت : شهر پایدار، فضایی است که مردم برای تامین خواسته‌های اجتماعی، اقتصادی و منافع مشترک دور هم جمع می‌شوند اما تامین خواسته‌های آنها سبب آسیب وارد کردن به محیط طبیعی نمی‌شود. در عین‌حال، مدیریت‌شهری منطقی همان مدیریت‌شهری راهبردی، مشارکتی و متکی به نیرو و خواست مردم است.

به گزارش روابط عمومی شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران  به نقل از  پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، دکتر کریم حسین‌زاده دلیر دکترای تخصصی شهری از لندن است که در حال حاضر به عنوان استاد تمام دانشگاه تبریز در حال تدریس است. وی همچنین رئیس شورای اسلامی شهر تبریز در سال ۸۶ بوده و در همان سال نیز به عنوان شهرساز برتر شناخته شد. حسین‌زاده دلیر معتقد است که شهر پایدار فضایی است که مردم برای تامین خواسته‌های اجتماعی، اقتصادی و منافع مشترک دور هم جمع می‌شوند اما تامین خواسته‌های آنها سبب آسیب وارد کردن به محیط طبیعی نمی‌شود. اگرچه وی در حال حاضر شیوه‌های کنونی شهری کشور را منطبق برای توسعه پایدار نمی‌داند اما در عین‌حال معتقد است مدیریت‌شهری منطقی همان مدیریت‌شهری راهبردی، مشارکتی و متکی به نیرو و خواست مردم است. گفتگوی مشروح ما را با این صاحبنظر عرصه شهرسازی می‌خوانید:

تعریف شهر پایدار و عوامل تشخیص آن چیست؟

برای توضیح شهر پایدار، در ابتدا باید به تعاریفی از توسعه پایدار رجوع کنیم و در واقع شهر پایدار اصطلاحی است که در جریان معنا و مفهوم توسعه پایدار قرار دارد.

اگر در کنار کلمه ی"شهر" اصطلاح "پایدار"قرار بگیرد، واژه ی شهر پایدار از تلفیق این دو کلمه استنباط  و تعریف می شود و لازمه اش این است که بدانیم واژه های "پایدار" و "توسعه پایدار"به چه معنایی است.

باید یادآور شد که همیشه جوامع بشری از دیر باز از مسیرهایی گذر کردند و به مرحله ای رسیدند که ما به آن مرحله ی "شکوفایی تمدن" یا به تعابیر دیگری "اوج تمدن" و "اوج دستاورد های بشری" می گوئیم؛ اما مسیری که امروزه ما برای توسعه طی کردیم به صورت شتاب زده به دنبال استفاده از امکاناتی بودیم تا به اهداف رشد و توسعه ای که تعریف شده بود، دست پیدا کنیم و از آنجایی که ابزار رسیدن به این اهداف را عناصر موجود در طبیعت بود دیده و از آن ابزار استفاده کردیم  تا به زعم خود  مانند نیاکان خویش  به اوج رشد و توسعه دست پیدا کنیم.

رسیدن به اوج رشد و توسعه در واقع همان طی کردن مسیر به سمت شاخص هایی همچون امید به زندگی، درآمد سالانه، با سواد شدن، رفاه و سلامت است؛ که رسیدن به این موارد نشان دهنده ی جامعه ی توسعه یافته است.

اما از اواخر قرن گذشته و در طلوع هزاره ی سوم افرادی هستند که رسیدن به رشد و توسعه را به هر قیمتی زیر سوال برده اند! به این معنا که این افراد بی مهابا هر آن چه را که در اختیار دارند استفاده می کنند و در نهایت در مسیر رشد و توسعه برخی از فاکتور هایی که در زندگی ما و طبیعت وجود دارد را آگاهانه یا ناآگاهانه و چه به صورت خواسته یا ناخواسته نابود می کنند و این موضوع باعث شد که رشد و توسعه زیر سوال رفته و به دنبال آن جلسات و کنفرانس هایی در سطح جهانی تشکیل شد و به صورت کارشناسانه توسط افرادی که صاحب نام هستند مورد آسیب شناسی و تحقیق و تفحص قرار گرفت.

البته باید توجه داشت که شهرپایدار به فضایی اطلاق می شود که همه مردم آن شهر در کنار هم قرار می گیرند  تا خواسته های اجتماعی، اقتصادی و منافع مشترک خود را تامین کنند، اما این تامین خواسته ها آسیبی به فضا و محیط طبیعی وارد نکرده و باعث نابودی آن نمی شود.

از چه زمانی بحث توسعه پایدار شهری مطرح شد؟

سمینارهای گوناگونی در موضوع توسعه پایدار و شهرپایدار شکل گرفته است. در این زمینه می توان به بیانیه هایی که به صورت جهانی و بین المللی در رابطه با توسعه تشکیل شده، اشاره کرد. از سال ۱۹۷۲ گزارش هایی تحت عنوان "مرزهایی برای رشد" مطرح شد و کنفرانسی در ارتباط با محیط زیست شکل گرفت. هم چنین در سال ۱۹۷۹ کنوانسیون بِرد درباره حمایت از زیست گاهها و کنوانسیون ژنو درباره الودگی هوا تشکیل شد و به غیر از این موارد بیش از ده کنفرانس در سال های ۱۹۸۳-۸۷ برگزار شد تا اینکه در سال۱۹۹۰ بیانیه سفید درباره محیط زیست شهری در اتحادیه اروپا مطرح شد و در سال ۱۹۹۲  جلسه ای در خصوص میراث مشترک ما در انگستان مورد بحث قرار گرفت. این موارد کنفرانس هایی بودند که محققین، پژوهشگران و دانشمندان  نگرانی های خود و شرایط مبهم بشر را در راهی که پیش گرفته، بیان کردند.

در این جلسات افراد بنامی حضور داشتند که می توان از جمله این شخصیت ها به خانمBarbara ward  اشاره کرد. یکی از کتاب های او به نام "خانه ی بشر"به راه های نامتناسبی که انسان بر پایه تمدن طی کرده بود را به تصویر کشیده است و به یاد دارم که  یکی از این مثال های مطرح شده در کتاب به گونه ای بود که ما با کره ی خاکی چنان برخورد می کنیم، گویی که در صندوق عقب اتومبیل خود کره دیگری داریم! و در صورت تمام شدن اولی از کره ی خاکی دوم استفاده می کنیم.

این موضوع نه تنها از زبان خانم Ward، بلکه از زبان گویای بسیاری از دانشمندان، محققین، پژوهشگران و فلاسفه مطرح شده است. عناصری در طبیعت وجود دارند که برخی از آنها تجدید شونده و برخی دیگر غیر تجدید شونده هستند که عناصر تجدید شونده مشکل زا نخواهند بود و در صورت استفاده در طبیعت جایگزین دارند اما عناصر غیر تجدید شونده در صورت استفاده به صورت کلان و عمده تجدید نخواهند شد و بشر برای همیشه با آنها وداع می کند.

به همین خاطر این موضوع به صورت بین المللی، کشوری و منطقه ای مطرح شد تا اینکه با طلوع هزاره ی سوم بحث توسعه ی پایدار شهری محور قرار گرفت و قرار بر این شد که شهر ها توسعه پیدا کنند اما به گونه ای که این توسعه با نظارت و با حفاظت کامل صورت بگیرد.

اعتقاد بر این است که شهر ها و مناطقی که ما اکنون در آن زندگی می کنیم صرفا متعلق به ما نیستند بلکه فضاهایی هستند که از نیاکان ما به ارث رسیده است و در دست ما قرار گرفته و ما مسئولیم که این میراث را به گونه ای قابل استفاده به آیندگانمان  بسپاریم که به این موضوع توسعه ی بین نسلی نیز گفته می شود.

بنا بر این اگر ما بخواهیم هر آنچه که در دست داریم را بی مهابا و بدون در نظر گرفتن نسل های بعدی مورد استفاده قرار دهیم گویی که امکانات را از فرزندان نسل خود دزدیده ایم و آنچه که متعلق به آنها هم بوده است را به نفع خودمان مصادره کردیم!

متخصصین توسعه پایدار شهری اعتقاد دارند که آسوده زندگی کردن، منوط به آرامشی است که فرزندان نسل آینده ما در کنار امکاناتی که برایشان فراهم کردیم، خواهد بود.

آیا شیوه های کنونی توسعه شهری در کشور ما  منطبق بر اهداف توسعه پایدار است؟

خیر، منطبق بر اهداف توسعه پایدار نیست. واقعیتی که وجود دارد این است که ما از نظر مدیریت شهری ضعف هایی داریم و مدیریت شهری حاکم بر شهرهای ما معقول و منطقی نیست؛ برای مثال اگر یک فرایند تاریخی را مورد بررسی قرار داده، متوجه می شویم که در دوره هایی مدیریت شهری در کشور ما چنان قوی بود که متکی به ویژگی های درونی خود بوده ایم اما متاسفانه امروزه ضعف هایی در زمینه شهرسازی داریم و باید برنامه ریزی هایمان را در این زمینه قوی تر کنیم زیرا این نوع برنامه ریزی که اکنون در حال اجرا است، با تعاریفی که از توسعه پایدارکردیم هم خوانی ندارد و اکنون آینده نگری نیز به هیچ عنوان در شهر های ما وجود ندارد و این خلاء های قانونی غیر قابل قبول است. ارگان ها و نهاد های ما این توانایی را ندارند که بتوانند در توسعه مدیریت شهری و اهداف توسعه پایدار کارساز باشند و مدیران شهری همواره باید به خاطر داشته باشند که  هیچگاه جامعه به عقب بر نخواهد گشت همیشه حرکت رو به جلو است؛ که در این مسیر با افت و خیز هایی مواجه می شود که همان جزر و مد اجتماعی نام داشته و مدیران ما باید در مواجه با این افت و خیزها راهکارهای صحیح و علمی داشته باشند.

اشاره به مدیریت شهری معقول و منطقی داشتید، منظور از مدیریت شهری منطقی چیست؟

مدیریت شهری معقول همان مدیریت شهری راهبردی و در واقع همان مدیرت شهری مشارکتی و متکی به مردم است. به عبارتی این مدیریت از مردم و برای خود مردم آن شهر است، اما مدیریتی که امروزه در کشور ما حاکم است از مرکز برای مردم است و متاسفانه  برنامه هایی که صورت می گیرد با آمال و آرزو و رفاه مردم نیز هم خوانی ندارد و در نهایت مدیریتی به نام اتکا به شرایط روزمره به وجود می آید. البته بنده باید به نقش و تاثیر رسانه ی ملی در مدیریت شهری تاکید کنم اما اکنون من به عنوان یک شهروند از رسانه ی ملی در این خصوص بسیار گله مند هستم زیرا تا کنون  موضوع  فرهنگ سازی برای نهاد های اصلی جامعه ها صورت نگرفته است و رسانه ملی در مدیریت شهری و فرهنگ سازی و آموزش برای  توسعه پایدار عملکرد ضعیفی داشته است.

آیاآموزش های دانشگاهی در رشته های مهندسی در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار است؟

متاسفانه برخی از دانشگاه ها به خلق کردن نیروهای پژوهشگر و دانشمند توجه نکرده و تنها صاحبان مدرک را پرورش می دهند و این افراد  در صورت حضور در جامعه وارد فضایی می شوند که تنها به فکر چاره جویی برای احوالات و نیاز های خود هستند. همین امر باعث می شود که این افراد در آسیب شناسی و تفکرات عمیق دچار مشکل شوند. مشکل دیگر این است که دانشجویان در حوزه ها و رشته های مختلف  تنها دغدغه شان فراغت از تحصیل و اخذ مدرک در کوتاه ترین زمان ممکن است در حالی که در کشور های صنعتی الویت یک دانشجو در رشته های مهندسی  با تحقیق، شناخت و آگاهی همراه است.

حضور مهندسین در جامعه بسیار حیاتی بوده و به عنوان ستون فقرات آن کشور هستند اما متاسفانه در کشور ما به صورت خواسته یا نا خواسته در فضایی قرار می گیرند که اولویت در آن فضا ها به کارگیری هنرها و تخصص ها و کار اجرائی خوب نیست بلکه تنها  درآمدزایی مورد توجه و اولویت شان قرار می گیرد، لذا بنده  مشکل را از دانشجویان نمی دانم  بلکه مشکل از فضای عمومی جامعه است. باید تاکید کنم که در فضا و جامعه ای که صرفا همه به دنبال درآمدزایی باشند، موضوعات علمی کمتر مورد توجه قرار گرفته و نگاه به خیلی از مسائل نگاهی دلال وار خواهد بود و این امر می تواند سبب آسیب های فراوانی به ساخت و ساز کشور وارد کند.

آیا شما با توسعه پایدار در کنار بلند مرتبه سازی موافق هستید یا خیر؟

حدود نود سال پیش شخصی که در ارتش امریکا خدمت می کرد و معمار بود برای اولین بار در شهر شیکاگو موضوع اسکلت فلزی را مطرح کرد و به دنبال آن مباحث پله برقی و آسانسور هم مورد بررسی قرار گرفت و همین امر سبب شد تا امکان رفتن به ارتفاعات در ساختمان ها به وجود آید و از آن زمان  ساختمان های بلند مرتبه به خصوص در ایالات متحده  رایج شده اند.

به نظر بنده نمی‌توان گفت که بلندمرتبه‌سازی به صورت مطلق خوب یا بد است و اصولا در شهر دو نوع توسعه وجود دارد که عبارتند از: توسعه در سطح و توسعه در ارتفاع که هر دو موارد دارای فرصت‌ها و تهدیدها برای زندگی شهری بوده، اما اصولا مسائل و چالش‌های اقتصادی باعث می‌شود تا ما شیوه توسعه عمودی را انتخاب و مورد استفاده قرار دهیم.

در حال حاضر ما در یک فاز ۱۰۰ ساله هستیم که با دیدگاه‌های توسعه شهری فاصله زیادی داشته و متاسفانه  هنوز هم نمی‌دانیم که آیا توسعه عمودی صحیح  است و یا توسعه در سطح افقی بهتر است؟ بنا بر این در برخی از شهر ها که با مشکل کمبود فضا و زمین مواجه هستند بلند مرتبه سازی می تواند صورت بگیرد اما در شهر هایی که زمین برای توسعه به اندازه ی کافی وجود داشته باشد نیازی به بلند مرتبه سازی نیست.

راهکار شما برای اجرائی شدن توسعه پایدار در کشور چیست؟

توسعه پايدار در سطوح كلان و خرد اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه  موارد زير عملا لحاظ شود:

١- دولت و نهاد هاي قانون گذار به مفاهيم توسعه پايدار آگاهى واشراف پيدا كنند و پس از باور عميق فرهنگ سازي نمايند.

٢-آحاد مردم با مفهوم و معاني اين اصطلاح آشنايي پيدا كرده و نسبت به عملي كردن آن حساسيت داشته باشند

يعني نهادهايي مثل شهردارى و فرمانداري و مراكز دانشگاهي و غيره آن را در دستور كار روزانه خود قرار دهند

در واقع توسعه پايدار تنها در جوامع با آگاهى بنيادي از مسئله پايداري  قابل حصول و دسترسي مي باشد چرا كه افراد نا آگاه را مي توان آگاه كرد ولي مردمي كه آگاه شدند نا آگاه كردنشان غير ممكن است.

آیا وزارت راه وشهرسازی راهکاری برای اجراء توسعه پایدار در شهرها داشته است؟

راهکاری که اخیرا توسط این وزارت برای توسعه پایدار شهری مطرح شده، "باز آفرینی شهری" است به این معنا که ما به گذشته خود برگردیم تا بدانیم چگونه زندگی می کردیم تا از راهکار های گذشته در جهت بهبود وضعیت امروزی استفاده کنیم. /

مصاحبه کننده:  خانم دنیا عباسی‌کسبی