ابزارهای دسترسی

رهبر معظم انقلاب
ما باید کارهای اولویت دار و فوری را مورد اهتمام ویژه قرار دهیم که از جمله آن ها نوسازی بافت های فرسوده است.
ترمیم بافت های فرسوده شهرها و روستاها دراولویت کاری دستگاه های مسئول قرار گیرد.
مراد از برقراری نظام مقدس جمهوری اسلامی، همانا فقرزدایی و محرومیت زدایی است.
با سیاست گذاری توأمان با ابتکار و شجاعت و جرات، وارد میدان شوید.

 

 

 

 

زلزله سهمگین بم و جراحت های اندوهناک این حادثه طبیعی در سال 1384 توجه ها را به این سمت جلب کرد که اگر حادثه ای مشابه این زلزله در دیگر کلان شهرها و شهرهای کشور رخ دهد چه آثار و نتایجی را به همراه دارد؟ این پرسش سبب شد که واژه جدیدی به عنوان "بافت فرسوده" وارد فرهنگ لغات شهرهای کشور شد و از همین زمان تلاش های بسیاری برای احیای این بافت انجام شد. با این وجود پس از گذشت تقریبا 11 سال از این موضوع هنوز هم مساحت زیادی از شهرهای کشور را تشکیل می دهد که ضرورت توجه جدی مسئولین را طلب می کند.

بر همین اساس گفتگویی با دکتر محمد سعید ایزدی معاون وزیر و مدیرعامل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری وزارت راه و شهرسازی  به عنوان متولی دولتی در نوسازی بافت­های  فرسوده ترتیب دادیم.

برای نخستین سوال، مفهوم بافت فرسوده چیست؟

بافت فرسوده واژه ای است که براساس شاخص های مصوب در سال 1384 در شورای عالی معماری و شهرسازی به محدوده هایی از شهر گفته می شود که با سه شاخصه ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری مشخص می شدند اما امروز شاخص­ها و دستورالعمل جدیدی برای تشخیص این بافت­ها مطرح شده و در قالب سند ملی احیاء، بهسازی و نوسازی شهری به تصویب هیات دولت رسیده است.

بر اساس این تعریف شهرها در برخی نقاط دارای ناکارآمدی هایی هستند که سبب شده است کیفیت زندگی شهروندان در این نقاط کاهش یابد . این ناکارآمدی می تواند در عرصه خدمات و یا زیرساخت به نحوی که شاخص این محلات پایین تر از متوسط شهر باشد به آن محدوده بافت ناکارآمد گفته می شود.

این تعریف نشان می دهد که بافت ناکارآمد تنها با  ابعاد فیزیکی مورد شناسائی قرار  نمی گیرد و این نقدی است که به دوره قبل وارد شده بود چرا که در دوره های پیش بافت فرسوده تنها بر اساس شاخص های کالبدی شناسایی می شد. امروز اعتقاد بر این است که مباحث مختلف از جمله زیرساخت ها، خدمات زیر بنایی و روبنایی، فضاهای فرهنگی اجتماعی، امنیت، ایمنی شاخص هایی هستند که  در تعیین این محدوده­ها  موثر هستند.

 

بر اساس این تعریف چند نوع بافت فرسوده در شهرها وجود دارد؟

بر اساس مطالعات صورت گرفته چهار گونه بافت در این چارچوب  قرار می گیرند که کاملا متمایز از یکدیگر هستند. یک بخشی از بافت در حوزه مرکزی شهر قرار گرفته و شامل فضاهای ارزشمند تاریخی می شوند که به آن بافت تاریخی گفته می شود؛ محلات سنگلج و عودلاجان از جمله این محلات هستند.

گونه دوم سکونت گاههای غیر رسمی نام دارند که در گذشته به عنوان حاشیه نشینی شناخته می شد که هم اکنون در حاشیه اتوبان چمران و برخی نقاط دیگر تهران و سایرکلان شهرها  قابل مشاهده هستند.

گونه سوم بافت های ناکارآمد میانی هستند که نه بافت تاریخی بوده و نه سکونت گاه غیر رسمی هستند؛ در اصطلاح به آن بافت ناکارآمد میانی گفته می شود و محلاتی همچون جوادیه و خوب بخت را می توان برای آن مثال زد.

آخرین گونه نیز به روستاهای ادغام شده در شهرها اطلاق می شود که می توان به روستاهایی همچون چیذر و ونک در این خصوص اشاره کرد.

 

آیا میزان این بافت های ناکارآمد در کشور شناسایی شده است؟

بر اساس مطالعات انجام شده هم اکنون از 1300 شهر کشور، 544 شهر دارای بافت ناکارآمد هستند که از این میان بافت ناکارآمد میانی در  495 شهر مورد شناسائی واقع شده ، 168 شهر نیز محدوده  بافت­های  تاریخی آن تعیین و به تصویب شورای عالی معماری و شهرسازی رسیده است  و 91 شهر نیز دارای سکونت گاههای غیر رسمی هستند.

مساحت بافت ناکارآمد میانی در شهرهای کشور بالغ بر  60 هزار هکتار است؛ 25 هکتار نیز مساحت بافت تاریخی شناسایی شده و مساحت سکونت گاههای غیر رسمی در کشور بالغ بر 45 هزار هکتار است.

بر همین اساس 130 هزار هکتار بافت فرسوده در کشور وجود دارد که برابر با مساحتی در حدود 30 درصد کشور مساحت شهرهای کشور است و جمعیتی بالغ بر 19 میلیون نفر در این محدوده­ها ساکن هستند.

چه میزان بافت فرسوده در تهران شناسایی شده است؟

مطالعات گذشته که بر اساس سه شاخص ناپایداری، ریزدانگی و نفوذ ناپذیری انجام شده بود میزان بافت فرسوده در شهر تهران را 3 هزار و 268 هکتار نشان می داد؛ با تغییر تعریف، مطالعات و تفکیک برای شناسایی بافت ناکارآمد شهر تهران انجام شد که در همین خصوص برای نخستین بار مطالعاتی در خصوص سکونت گاههای غیر رسمی در شهر تهران نیز انجام شد.

با تدقیق صورت گرفته هم اکنون محدوده بافت تاریخی شهر تهران 2 هزار و 251 هکتار واقع در  حصار ناصری است یک هزار و 618 هکتار نیز به سکونت گاههای غیر رسمی تعلق دارد و 2 هزار و 100 هکتار محدوده بافت ناکار آمد میانی را تشکیل می دهد.

بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی، دولت و شهرداری مکلف به نوسازی سالانه 10 درصد بافت فرسوده هستند، عملکرد نهادهای مجری در این خصوص چگونه بوده است؟

نگاه کالبدی تک بعدی نوع نگاهی بود که به بافت فرسوده می شد که چند مشکل را به همراه داشت. نخستین مشکل این بود که آمار بافت فرسوده تنها عددی ثابت در نظر گرفته شده بود و از شکل گیری بافت های فرسوده و ناکارآمد جدید که همواره در حال ایجاد است و لزوم پیش نگری و پیشگیری و  کنترل و مدیریت وضعیت بر همین اساس، غفلت شده بود.

کیفیت زندگی نکته مغفول مانده دیگر در این تعریف بود، چرا که اساسا بافت فرسوده با کیفیت زندگی در این محدوده سروکار دارد و نه با کمیت؛ به طور مثال اگر 50 درصد از دسترسی های محله ای زیر 6 متر باشد و دستگاه مجری این آمار را با عریض کردن 2 کوچه به 48 درصد برساند آیا واقعا کیفیت لازم به آن محله بازگشته است؟

من به شدت معتقدم که ما با فرض تغییرات کالبدی و بهبود و روانبخشی و پاکسازی محیطی نمی توان توقع داشته باشیم که کیفیت زندگی به محله بازگشته است چرا که در طول سال­های گذشته اقدامات زیادی در بسیاری از شهرها انجام شد که نه تنها منجر به ارتقا کیفی زندگی نشد بلکه در برخی موارد مسائل بیشتری را برای شهروندان ایجاد کرده است.

 

آیا تاکنون بررسی در خصوص دلایل عدم موفقیت کامل در خصوص نوسازی بافت فرسوده انجام شده است؟

بله برای شناسایی نقاط ضعف دستگاه های مجری در این خصوص آسیب شناسی انجام شد که نتایج آن نشان می داد، برای رسیدن به یک عملکرد مطلوب در مواجه با پدیده بافت فرسوده که چند وجهی و کاملا پیچیده است نمیتوان تنها از یک سازمان و یا ارگان توقع داشت و باید تمامی دستگاههایی که مسئولیتی در این خصوص دارند وارد شوند. بر همین اساس 22 دستگاه دارای مسئولیت شناسایی شدند و دولت در اولین اقدام خود در رویکرد جدید ستادی را با عنوان "ستاد ملی بازآفرینی شهری" تشکیل داد که تمامی این دستگاهها عضو آن بوده و در کنار هم قرار می گیرند و برنامه های خود را سطوح ملی، استانی و شهری با یکدیگر همراستا می کنند.

در این شرایط دستگاهها به جای موازی کاری و یا شانه خالی کردن از مسئولیت ها همه انرژی و توان خود را مصروف بهسازی و نوسازی محلات هدف گذاری شده می کنند.

مسئولیت این ستاد در شهر تهران به شهردار تهران واگذار شده است و به نظر تاکنون عملکرد خیلی مطلوبی را از خود نشان داده است چرا که خود شهردار تهران جلسات را تشکیل داده و کارگروه های تخصصی آن را راه اندازی کرده است و توانسته است یک همگرایی خوبی را در بین دستگاهها ایجاد کند.

با رویکرد جدید دولت پیش بینی می شود با ایجاد این نظام در ایجاد شبکه همکاری بازآفرینی شهری و ارائه ابزارهای متنوعی به مردم بتوان هرچه بهتر به احیای بافت فرسوده کمک شود.

با توجه به تعریف جدیدی که دولت از بافت فرسوده دارد چه برنامه ریزی را برای احیای این بافت انجام داده است؟

"محله محوری" رویکردی بود با شناسایی نقاط ضعف تعریف گذشته که نگاهی تنها کالبدی به موضوع بافت فرسوده داشت و از در نظر گرفتن ابعاد مختلف زندگی شهروندان از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و در نهایت کالبدی به دست آمد. در این رویکرد معیار مطلوبیت و بهبود وضعیت بافت برخورداری محلات از بیش از متوسط خدمات شهری تعیین شد و بر همین اساس کیفیت ملاک عمل قرار گرفت به نحوی که احیای بافت فرسوده به ارتقا کیفیت زندگی به بیش از متوسط  کیفیت زندگی در شهر منوط شد.

موضوع پیش نگری و پیشگیری از گسترش بافت فرسوده نیز موضوع دیگری بود که در داخل سند تهیه شده برای این موضوع گنجانده شد و هم اکنون دستگاههای مسئول در حال انجام اقدامات مفصلی در خصوص آن هستند.

با توجه به رویکرد محله محوری در مواجه با با بافت فرسوده 2 هزار و 700 محله واقع در محدوده­های ناکارآمد  در کشور شناسایی شده است  و مقرر است هر سال برای ساماندهی 270 محله برنامه ریزی های لازم انجام شود تا بتوان در طی دو برنامه 5 ساله ششم و هفتم وضعیت این محلات ارتقا یابند.

هدف گذاری برای سال 95 ارتقا کیفیت 233 محله از 182 شهر در کشور است.

 این محلات چگونه شناسایی شدند و اولویت بندی نوسازی آنها به چه گونه ای انجام شده است؟

برای شناسایی دقیق محلات، برنامه ریزی تلفیقی صورت گرفت تا این بررسی به صورت از بالا به پائین و از پائین به بالا انجام شود به گونه ای که در ابتدا برنامه ریزی در مقیاس ملی انجام گرفت و مسئولیت به ستادهای استانی واگذار شد که این ستاد ها با توجه به اولویت های استانی شهرهای هدف را شناسایی کردند -به عنوان مثال در استان کرمان شهرهای کرمان، سیرجان و زرند انتخاب شدند- سپس مسئولین در هر شهری محلات هدف را تعیین کردند.

هر شهر بر اساس  ویژگی های که دارد اولویت بندی لازم  را برای احیای بافت فرسوده انجام می دهد و بر همین اساس ممکن است اولویت یک شهر بافت تاریخی آن باشد در حالی که اولویت شهری دیگر سکونت گاههای غیر رسمی است. به عنوان مثال در شهری مثل نطنز اولویت احیای بافت تاریخی است در حالی که در شهرهایی مثل اهواز و سنندج اولویت با ساماندهی سکونت­گاههای غیر رسمی است.

ابزارهایی که دولت برای نوسازی بافت فرسوده در نظر گرفته است چیست؟

ارائه تسهیلات نخستین ابزاری است که برای این موضوع در نظر گرفته شده است. با توجه به جمع بندی صورت گرفته مبنی بر اینکه ارائه تسهیلات می تواند محرک خوبی برای پیشبرد امر نوسازی باشد، تلاش شده است تا علاوه بر افزایش سقف تسهیلات، تنوع لازم را برای افزایش کارآمدی آن ایجاد شود. بر همین اساس در نخستین اقدام تسهیلات 50 میلیون تومانی نوسازی بافت فرسوده نخستین وامی بود که دولت تصمیم به اعطای آن گرفت؛ برای افزایش کارایی این تسهیلات دولت تصمیم گرفت تا 10 درصد از سود این وام را تقبل کند و این میزان در صورت رعایت مبحث 19 مقررات ملی ساختمان به 11 درصد افزایش یابد، بر همین اساس نرخ سود 18 درصدی مصوب بانک مرکزی برای این تسهیلات به 8 درصد کاهش یافت.

تسهیلات ودیعه مسکن دیگر وامی بود که برای نوسازی بافت فرسوده در نظر گرفته شد به نحوی که متقاضی نوسازی می تواند به مدت دو سال که برای ساخت زمان نیاز دارد از تسهیلات 20 میلیون تومانی برای تهران، 15 میلیون تومانی برای شهرهای بالای 200 هزار نفر جمعیت، 10 میلیون تومانی برای سایر شهرها استفاده کند.

تسهیلات مقاوم سازی نیز نوع سوم وام های دولت بود که سقف آن 20 میلیون تومان ازنوع قرض الحسنه تعیین شد.

تسهیلات 160 میلیون تومانی خرید مسکن زوجین، تسهیلاتی بود که در روزهای گذشته به تصویب رسید. با وجودی که نرخ سود پیشنهادی 11 درصد بود دولت نرخ سود این وام را 5/9 درصد اعلام کرد ضمن اینکه در شرایط در نظر گرفته شده برای بافت فرسوده این نرخ به 8 درصد کاهش یافته و شرط خانه اولی بودن برای خریداران در بافت برداشته شده است.

بسته های تشویقی شهرداری نیز ابزار خوب دیگری است که در اختیار متقاضیان نوسازی بافت فرسوده قرار دارد چرا که می توان گفت شهرداری تقریبا هیچ پولی از مردم بابت نوسازی بافت فرسوده اخذ نمی کند.

ایجاد فضای مشترک بین دستگاهها و همگرایی خوب ایجاد شده بین این دستگاهها به ویژه  دستگاههای خدمت رسان همچون آب، برق، گاز و سایر ارگانهایی که خدمات زیربنایی را ارائه می­کنند شده است که بتوانند در ایجاد زیرساخت های لازم برای محلات متمرکزتر و با اولویت بندی لازم عمل کنند.

نهادهای توسعه گر ابزار دیگری است که دولت در حال برنامه ریزی برای ایجاد آنها است. بر همین اساس مدلی تدوین شد که به تصویب ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی رسیده است. نحوه عملکرد این نهاد به گونه ای است که قادر به تامین منابع مالی است و در عین حال می تواند مشارکت مردمی را برای نوسازی جلب کند نه اینکه مردم را از محل زندگیشان اخراج کند و در نهایت بتواند ساختی با کیفیت و تضمین شده ارائه دهد. این نهادها در ادبیات بین المللی به  Developer اطلاق می­شود و برای نخستین بار در شهر تهران به صورت آزمایشی تجربه شده است.

نهاد تسهیل گر نیز ابزار دیگری است که با عنوان دفاتر خدمات نوسازی در شهرهای تهران و شیراز  در اقدامی خلاقانه و ابتکاری راه­اندازی  و هم اکنون در حال تبدیل شدن به الگویی برای ارائه به سراسر کشور است.

هم اکنون 63  دفتر در محلات مختلف شهر تهران وجود دارد. این تجربه نشان می دهد که دستگاه مجری می تواند از این طریق ارتباط بهتری را با شهروندان در حوزه بافت فرسوده ایجاد کرده و آنان را از حقوقشان مطلع کرده و در واقع کارشان را تسهیل کند.

هم اکنون این طرح درشهرهای دیگر همچون بیرجند، قم، اصفهان، رشت، سبزوار و تبریز  به صورت آزمایشی در حال اجرا است.

هم اکنون چند شرکت توسعه گر در کشور وجود دارند؟

هم اکنون آمار رسمی در این خصوص وجود ندارد با این وجود انبوه سازان به لحاظ ماهیتی شکل گرفته اند تا این کار را انجام دهند ولی در طول سالیان گذشته به سمت کارهای پیمانکاری پیش رفته اند. تفاوت توسعه گر و پیمانکار در جلب مشارکت مردمی و تامین منابع مالی است.

در مدل جدید برنامه ریزی برای احیای بافت فرسوده اصرار بر این است که شهروندان نه تنها از محل سکونتشان -حتی در سکونت گاههای غیر رسمی- جا به جا نشوند بلکه توانمندی های لازم برای احیای محلات به آنها داده شود که بر همین اساس باید به دنبال مدل هایی جدای از نگاههای پاکسازی و توسعه مجدد باشیم.

یک ویژگی عمده این نهادها مشارکت با مردم به صورت منصافانه است این در حالی است که هم اکنون بساز و بفروش­ها که خود به نوعی توسعه گر بوده ولی رفتاری سوداگرانه دارند و در چنین شرایطی مالکان و ساکنین بافت فرسود افرادی متضرر خواهند بود.

در هفته گذشته دستورالعمل شکل گیری نهادهای توسعه گر به تصویب ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی رسید و هدف این است که نهادهای موجود از جمله انبوه سازان و سازندگان خرد به این مسیر هدایت شوند تا از ویژگی های مورد نظر برخوردار شوند.

عملکرد دولت در ارائه ابزارها برای نوسازی بافت فرسوده چه بوده و چه نتایجی را در بر داشته است؟

از سال 88 تا 6 ماهه نخست سال 93 بیش از 400 میلیارد تومان برای صدور 28 هزار پروانه نوسازی هزینه شده است که تعدادی بالغ بر 75 هزار پلاک فرسوده را شامل می شوند.

به طور کلی در سالهای 93 و 94 بالغ بر 50 هزار تسهیلات نوسازی 50 میلیون تومانی توسط 7 بانک عامل پرداخت شده است و بر اساس برنامه ریزی انجام شده مقرر شده است در سال 95 در حدود 150 هزار واحد از این تسهیلات توسط بانک مسکن پرداخت شود که 10 هزار واحد  آن به تهران تعلق دارد.

در عرصه مشارکت با بخش خصوصی نیز اقدامات گسترده­ای انجام شده است بعنوان مثال در محله سیروس تهران مجموعه­ای 214 را شامل می شود و پیش بینی می شود در مهرماه به بهره برداری برسد. پروژه 100 واحدی دیگری نیز برای این مکان در نظر گرفته شده است که تا یک ماه آینده شروع به کار می کند. تا کنون بیش از  1500 واحد نیز در این محدوده نوسازی مردمی از محل تسهیلات انجام شده است.

بر اساس برنامه ریزی های انجام شده با رویکرد محله محوری هم اکنون دستگاهها و نهادهای دیگر همچون شهرداری و جمعیت امام علی (ع) در این مکان مستقر هستند تا اقدامات لازم برای وجوه فرهنگی و ایجاد خدماتی همچون ایجاد بوستان، تجهیز محورها، مبلمان شهری و فضاهای فرهنگی را انجام دهند.

بر همین اساس تا کنون تلاش های زیادی در شهرهای مختلف برای احیای بافت فرسوده انجام شده است به عنوان مثال شهرتهران به دلیل همراهی دولت و شهرداری و انجام اقدامات هماهنگ و همسو توانسته آمار احیا بافت فرسوده خود را به بیش از 7 درصد برساند. در این زمان دولت اقدام به ارائه تسهیلات کرده و و شهرداری نیز تخفیف لازم را به این بافت ارائه می کرد و از طریق مدیریتی هماهنگ در کاری خلاقانه و ابتکاری دفاتری با عنوان دفاتر نوسازی در شهر تهران ایجاد شد و شهرداری از این طریق توانست اطلاع رسانی خوبی به مردم ارائه دهد و از این طریق آمار تسهیلات و پروانه های ساختمانی بسیار بالا رفت.

به نظر من شهرداری تهران در این حوزه عملکردی کاملا موفق داشت و توانست آمار قابل توجه و قابل قبولی ارائه کند این موفقیت ناشی از هماهنگی در بین دستگاههای دخیل است.

نحوه عملکرد دولت در پیشگیری از ایجاد بافت ناکارآمد چگونه باید باشد؟

پیشگیری از ایجاد بافت ناکارآمد و بافت فرسوده شهری یکی از اهدافی است که دولت در حال پیگیری آن است. بخشی از بافت فرسوده به شکل سکونت گاههای غیر رسمی شکل می گیرد که علت آن عدم مدیریت صحیح در جریان جا به جایی ها و مهاجرت ها است که معمولا در حریم شهرها رخ می دهد. این موضوع به این دلیل رخ می دهد که شهر در داخل محدوده خود به وسیله شهرداری مدیریت می شود ولی این مدیریت در خارج از این محدوده وجود ندارد ضمن اینکه روستاهایی در این حریم واقع شده اند که مستعد شکل گیری سکونت گاههای غیر رسمی هستند که باید این عرصه ها مدیریت شوند.

به اعتقاد من مدیریت این عرصه ها باید به شهرداری ها واگذار شود چرا که هم اکنون در حالی این مناطق از شهر خدمات می گیرند که در قالب مدیریت شهری نیستند و خودشان دهداری داشته و یا تحت مدیریت بنیاد مسکن عمل می کنند.

عدم وجود یک مدیریت یکپارچه شهری بر این نواحی باعث می شود که ما شاهد شکل گیری سکونت گاههای غیر رسمی در حریم شهرها باشیم.

از وجهی دیگر به دلیل عدم وجود نظارت کافی بر کیفیت ساخت و ساز ساختمان هایی تولید می شوند که از همان ابتدا فرسوده هستند که اینها نیز باید مورد برنامه ریزی قرار گرفته و کنترل شوند تا بتواند از گسترش این نواحی جلوگیری کرد که راهکار آن نیز مدیریت یکپارچه شهری است.

رابطه میان دولت و شهرداری در نوسازی بافت فرسوده چگونه است و نتیجه اینگونه ارتباط تا کنون چگونه بوده است؟

مقام معظم رهبری در جریان بر شمردن آسیب های اجتماعی و تاکیدات در همین خصوص 20 آسیب را برشمردند که 5 آسیب در اولویت مواجه قرار داشت و بافت فرسوده نخستین آنها بود؛ بر همین اساس دولت در تلاش برای ساماندهی به این موضوع بهترین شیوه را تعامل با دستگاهها مرتبط شناسایی کرد و به همین علت تعامل خیلی خوبی به ویژه با شهرداری برقرار شد.

هم اکنون اقدامات بسیار ارزشمندی در منطقه 12 شهرداری تهران در قالب برنامه ای با عنوان " ارتقا کیفیت زندگی در قلب تاریخی شهر تهران " انجام شده است و نشست های متعددی در این خصوص برگزار شد و نتیجه آن تحلیل و آسیب­شناسی اقدامات و ارائه راه­کارهای جدید در ارتقای کیفی سکونت در این منطقه شده است.

متاسفانه ساکنین این مناطق از مجموعه پیچیده ای از عوامل رنج می برند که از یک طرف کمبود خدمات بوده و از طرفی دیگر کمبود زیرساخت های شهری ناکارآمد و از طرفی دیگر مسائل و مشکلات آسیب های اجتماعی است.

اعتیاد، نا امنی و بزه باعث شده است که ساکنین این محلات تعلقی به محل سکونتشان نداشته باشند و تمام تلاش ما بر این است که بتوانیم این تعلق را برای ساکنین تقویت کنیم چرا که با چنین حجم کاری اگر دولت و شهرداری با تمام توان هم وارد شوند باز هم سالیان زیادی برای احیا بافت فرسوده زمان نیاز است.

تا کنون دولت و شهرداری برنامه­های گسترده­ای برای احیای بافت فرسوده انجام داده اند که برخی از آنها مانند پروژه نواب در مقیاس های بسیار بزرگی بوده است اما حاصل کار رضایت بخش نبوده است و انتظار برای بهبود کیفیت زندگی برآورده نشد، علت اصلی این است که نقش آفرینان به درستی تشخیص داده نشده اند و این سبب حرکت در مسیری اشتباه شد.

نقش آفرینان اصلی علاوه بر شهرداری ، بخش خصوصی ودولت در واقع مردم هستند و دولت و شهرداری و بخش خصوصی باید تلاش کنند تا اتفاقات حول خواست و نیاز مردم انجام گیرد.

ما امروز معتقدیم ترکیب مناسبی از نقش دولت به عنوان تسهیل گر، حمایت کننده و ناظر و سیاست گذار و مدیریت شهری به عنوان مدیریت اجرایی برنامه ها و بخش خصوصی به عنوان محور اجرا می تواند ترکیب خوبی را ایجاد کند و این رویکرد کارایی و عملکرد بهتری برای این موضوع داشته است.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه این مقاله اینجا را کلیک نمایید

 

منبع : ویژه نامه کنکاش/ مهرماه 1395 / شماره سوم / روابط عمومی شورای اسلامی شهر تهران