ابزارهای دسترسی

رهبر معظم انقلاب
ما باید کارهای اولویت دار و فوری را مورد اهتمام ویژه قرار دهیم که از جمله آن ها نوسازی بافت های فرسوده است.
ترمیم بافت های فرسوده شهرها و روستاها دراولویت کاری دستگاه های مسئول قرار گیرد.
مراد از برقراری نظام مقدس جمهوری اسلامی، همانا فقرزدایی و محرومیت زدایی است.
با سیاست گذاری توأمان با ابتکار و شجاعت و جرات، وارد میدان شوید.

نوزدهمین نشست از سلسله نشست‌های ایران‌شهر، روز سه‌شنبه مورخ 7 دی‌ماه، در خانه گفتمان شهر و معماری برگزار شد.

در ابتدای جلسه، آقای دکتر ایزدی با اشاره به خواستگاه جریان فکری اندیشه ایران‌شهری و مروری بر نشست های برگزار شده به معرفی آقای دکتر پشت‌مشهدی پرداخته و سپس از ایشان برای ایراد سخنرانی با موضوع "هویت ایرانی" دعوت به عمل آوردند.

آقای دکتر احسان پشت‌مشهدی، که ریاست موسسه مرکز توسعه و سیاست‌های راهبردی استراتژیک وزارت راه و شهرسازی را بر عهده دارند، بیانات خود را با توجه به دو مفهوم «هویت» و «مساله هویت ایرانی» آغاز و عنوان کردند: گذار از این مساله فلسفی در ملت ایران یک گام مهم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در همه جوانب است. وی افزود: اولین بار ارسطو مفهوم هویت را مطرح کرده است. او معتقد است مقوله «هویت» پاسخ سوال «ما کیستم؟» است و پدیده‌ای است که وجه اشتراک بین رابطه خود و دیگری را تبیین می‌کند.

تعریف ارسطو از انسان به عنوان حیوان ناطق، هویت نوعی انسان را بیان می‌کند، در حالی که در تعریف فلسفه سیاسی، انسان مدنیِ به طبع و به ذاته اجتماعی است. انسان بنا بر هویت سیاسی خود و نیازهای اجتماعی، جامعه و حکومت را می‌سازد و در آن به بازتعریف هویت خود می‌پردازد.

پشت‌مشهدی معتقد است با ورود ادیان الهی مساله هویت وارد گذرگاه دیگری شد و هویت دینی بروز پیدا کرد. آگوستین در کتاب «شهر خدا» به مساله هویت دینی اشاره می‌کند و ویژگی‌های شهر خدا را بر می‌شمارد که مرز نمی‌شناسد، شهروندان خود را از ورای مرزها فرا می‌خواند. شهر خدا، فراتر از شهر دنیوی، رو به رشد است و هر روز مومنان بیشتری به آن می‌پیوندند. ظهور اصلی این شهر در قیامت است.

پشت‌مشهدی بر این باور است که مهمترین بخش سوال «ما کیستیم؟»، علت رفتار جمعی را تبیین می‌نماید. از نظر وی، هویت دینی در تاریخ اسلام، خود را نو معرفی می‌کند و در مقابل هویت سنتی که امری مربوط به گذشته است قرار می‌گیرد. بنابراین، جوامع با برخورد سنت و امر نو -یعنی دین-، با شکل‌‌گیری هویت جدید رو‌به‌رو شدند؛ هویت دینی ایرانیان و مصریان ماحصل کشش بین امر نو و سنت قبلی آنهاست که در کشمکش با یکدیگر به هویتی جدید که علت کنش جمعی آنهاست رسیدند.

او در بحث خود، هویت را از دریچه اندیشه‌ها مطرح نمود و به دیدگاه سه شخصیت فلسفی اشاره کرد:

ابن سینا از لحاظ نظری، حقایق و براهین را به صورت قطع، تلقی می‌کرد. از لحاظ عملی، عقل نمی‌تواند به صورت قطعی، کنش ما را بیان و نقطه انقطاع امور عملی را مشخص کند. ابن‌سینا، با نگاهی سنت‌آور، به اهمیت آنچه در آینده رقم خواهد خورد نسبت به آنچه در گذشته بوده است، تاکید داشته است. در تفسیر ابن سینا از هویت، عقل به امور نظری می‌پردازد و سنت امور عملی و سبک زندگی را جهت می‌دهد .

خواجه نصیرالدین طوسی، عامل دیگری غیر از طبیعت را معیار رفتار مشترک و هویت می‌داند. طوسی، معتقد است تنها نوع انسان بودن در نگاه ارسطو (هویت نوعی) و یا تنها دین واحد داشتن در هویت دینی، برای نسبت دادن هویت به توده افراد کافی نیست، بلکه باید علقه‌ای بین افراد وجود داشته باشد تا بتوانند به یک کل واحد تبدیل شوند.

ابن‌خلدون، اندیشمند مسلمان دیگری بود که اذعان کرد تمدن اسلامی محکوم به شکست است. او بن‌بست عقل‌ها را در تمدن مسلمانان نشان داد و به بررسی علوم مختلف مانند کلام، نحو و فلسفه و علوم طبیعی پرداخت. ابن‌خلدون که به انحطاط تمدن اصلی اعتقاد دارد، دین را به عنوان یک مهار باطنی معرفی می‌کند.

پشت‌مشهدی با بیان این نکته که در غرب از زمان ظهور دکارت هویت دارای مبنای جدیدی شد، افزود: دکارت مفهوم سوژه را به عنوان انسان عالم عامل به کار برد که دارای اندیشه و عمل است. تمام هویت سوژه با علم و اختیار بازاندیشی می‌شود و سوژه به بازنگری در سنت می‌پردازد. در این برهه با ظهور مدرنیته مواجه می‌‌شویم و راه هویت‌سازی، شباهت‌پنداری است.

پشت‌مشهدی همچنین بیان داشت که در تمدن غرب سه عامل زبان، تاریخ و نژاد از عوامل مهم تعریف‌کننده هویت محسوب می‌شده‌اند. در ابتدای قرن 19 در غرب «سنت» بازاندیشی شد. در نتیجه این امر، جوامع غربی در گامی جلوتر از سایر جوامع آنها را به استعمار گرفتند که نمود آن در تعریف هویت تقلیدی از غرب در جوامع جهان سوم است.

پشت‌ مشهدی افزود: اساس هویت جدید بر مبنای قرارداد اجتماعی بنا نهاده شد و در قرن نوزدهم در غرب سه عامل زبان، نژاد و تاریخ معیار هویت قرار گرفت. می‌توان گفت که هویت امروز ما حاصل برخوردمان با غرب از قرن نوزدهم است که شرق واپاشیده و غرب استعمارمی‌کند. او چهار عامل "سامان سیاسی، تکنولوژی، آزادی بیان و اصل لذت" را از جمله اصلی‌ترین عوامل بازیابی مسئله هویت معرفی کرد.

وي چهار مظهر هویتی در ایرانیان را برشمرد: اولین دوره عصر تقلید بود که به دنبال ایجاد شباهت میان خود و غرب رفتیم. در دوره دوم متوجه استعمار غربیان شدیم و به قیام بر علیه غرب پرداختیم و به شکوه تاریخی بازگشتیم. در این دوران زبان اهمیت زیادی پیدا کرد و عصر پسامشروطه شکل گرفت. دوره سوم دوران توسعه بود که این مفهوم علت رفتارهای مشترک جمعی شد و به سمت فهم غرب رفتیم. دوره چهارم، ورود به بنیادگرایی بود و غرب را طاغوتی دانستیم که باید با تمام مظاهرش مبارزه کرد.

پشت‌‌‌مشهدی در پایان سخنرانی خود تصریح کرد: جامعه امروز مخلوطی از مظاهر چهارگانه هویتی یعنی عصر تقلید از غرب، مبارزه با استعمار، توسعه‌خواهی و بنیادگرایی است و تمام این مظاهر چهارگانه، رفتار را صورت داده است. تا از این مخلوط چهارگانه خارج نشویم، نمی‌توانیم به مساله هویت برسیم.

جلسه با طرح پرسش و پاسخ به اتمام رسید.

برای اطلاع از متن این سخنرانی و سخنرانی های مشابه توسط سایر صاحب نظران به سایت www.mrud.com  بخش پرونده ویژه اندیشه ایران‌شهر مراجعه فرمایید.