گفتمان حق به شهر که مفهومی جمعی است، میتواند با سنجش و تطبیق تفاوتها و تمایزات شهروندان ایرانی، در فرآیند بازتعریف هویت شهرهای این سرزمین، بر مؤلفههایی که بنمایه زندگی ایرانیان در این بستر تاریخی-جغرافیایی- فرهنگی بودهاند، تمرکز و توجه کند و بستری برای تحقق بازآفرینی پایدار شهرهای ایران شود.
فرآیند شهرنشینی در ایران گرچه فرصتهای جدید برای توسعه همهجانبه فراهم آورده است، اما در عین حال موجب بروز چالشهای بزرگ در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی. فرهنگی و سیاسی برای شهروندان شده است. این در حالی است که با گذشت بیش از ۴ دهه از برنامهریزی و تهیه طرحهای توسعه شهری توفیقی در ارائه راهحلهایی کارآمد در مواجهه با مسائل و مشکلات شهروندان نداشتهایم.
به استناد تجارب جهانی و بررسی سیاستها و برنامههای توسعه شهری در کشورهای توسعه یافته ، به نظر میرسد سیاست بازآفرینی شهری با رویکردی کلنگر، جامع و یکپارچه با تأکید بر مقوله کیفیت زندگی، به عنوان یک دستور کار شهری جدید میتواند برنامه مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای کنونی شهروندان باشد.
حضور مردم در کانون برنامهها و سیاستهای این دستور کاری جدید، سبب میگردد که بدون توجه به ساختارهای اجتماعی و مشارکت جامعه مدنی نتوان رو به جلو حرکت کرد و بازآفرینی شهری پایدار را محقق ساخت.
فهم و پذیرش نیاز به مشارکت شهروندان توسط مسئولان و سکانداران مدیریت شهری، یکی از شروط لازم تحقق این فرآیند است. در این میان علاوه بر ضرورت مشارکت فرد فرد شهروندان در تصمیمگیریهای شهری، توجه به حق جمعی و هماهنگی همچون «حق به شهر» به عنوان گفتمان مهم و فراگیر کنونی ضروری به نظر میرسد. گفتمان حق به شهر میکوشد که دگرگونی شهرها را به تقاضایی پایدار و عمومی توسط همه شهروندان تبدیل کند و نگاه به فضا به عنوان مقوله اجتماعی سبب گردد که آنها حق کنترل بر فضاهای شهری، حق مشارکت در فرآیندهای تصمیمسازی و حقوق دیگری از این دست را برای خود به رسمیت شناخته و در نتیجه با کاستن از قدرت متمرکز دولت، بازآفرینی پایدار شهری را یاری رساند.
از سویی دیگر، با رشد و بالندگی ساختارهای اجتماعی تداوم شیوه زیست در شهرهای ایران با تکیه بر نگاههای آمرانه و از بالا به پایین سازگاری نخواهد یافت، بلکه در سایه شکلگیری و رشد گفتمانهایی مانند «حق به شهر» قادر خواهد بود با برخواستن از متن زندگی اجتماعی، در شهرها معنا یابد.
گفتمان حق به شهر که مفهومی جمعی است، میتواند با سنجش و تطبیق تفاوتها و تمایزات شهروندان ایرانی، در فرآیند بازتعریف هویت شهرهای این سرزمین، به مؤلفههایی بنمایه زندگی ایرانیان در این بستر تاریخی-جغرافیایی- فرهنگی بودهاند، تمرکز و توجه کند و بستری برای تحقق بازآفرینی پایدار شهرهای ایران گردد.
شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در راستای اهداف ووظایف خود در زمینه ارتقاء حیات شهری در سالهای اخیر تلاش نموده است تا بهرهگیری از نظرات و تجارب اساتید و صاحبنظران در طرح و شکلگیری گفتمان حق به شهر بسترهایی را مهیا سازد.
· محمدسعید ایزدی- معاون وزیر راه و شهرسازی