وزیر راه و شهرسازی در نخستین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار با تاکید براینکه میراث فرهنگی منبع الهام توسعه پایدار است گفت: اگر چه تصور ما در برنامههای ۵ ساله توسعه سیستمی کاملا جهانی بوده اما در تمام رویکردها شاهد بودیم که به پارامتر و مشخصهای به نام ایران توجه نشده است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، دکتر عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی صبح امروز ۲۸ بهمن ماه در نخستین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار ضمن اظهار خرسندی از حضور در جمع فرهیختگان گفت: پیرامون مسئله بسیار مهمی دور هم جمع شدهایم که امید است با تشریک مساعی و هم فکری بیش از گذشته گامی را در جهت اعتلای ایران عزیز برداریم. میراث فرهنگی و توسعه پایدار که عنوان این همایش است، عناوینی است که توسط طرفداران محیط زیست رواج پیدا کرده مبنی براینکه اگر توسعه را بدون توجه به منابع محیطی و زیستی انجام دهیم سرانجام محیط زیست انتقامش را از ما میگیرد و آنچه که بنا میکنیم پایدار نخواهد بود.
وزیر راه و شهرسازی افزود: باید حق طبیعت را پرداخت کنیم تا دچار عدم تعادلهای گسترده در طبیعت نشویم. این پیام اصلی مبدعان نظریه توسعه پایدار است بدین معنا از لحظهای که میخواهیم راجع به ترقی فکر کنیم باید به فکر منابع زیستی باشیم و فکر نکنیم که با برهم زدن تعادل طبیعت میتوانیم به توسعه پایدار دست یابیم.
دکتر آخوندی با طرح این پرسش که آیا مفهوم تعادل تنها شامل طبیعت میشود یا نتیجه اقدامات دولتمردان در ساحت معناست گفت: این سوال بنیادین است که همه ما با آن مواجه هستیم و کمتر به آن توجه میکنیم که اساسا سهم ما در توسعه پایدار چیست؟ جنگ ۷۲ ملت از زمانی ایجاد شد که ما دچار عدم تعادلهای معنایی شدیم، پیش از آن جنگی رخ نمیداد و ریشه گرفتاریهای ما از بیتوجهی به مفهوم معنا نشات میگیرد.
آخوندی ادامه داد: اگر به تعادل معنایی در ساحت تمدنی ایران و ایرانشهری برگردیم آن زمان باید یکبار دیگر توسعه را از منظر بالاتری مورد توجه قرار دهیم و ببینیم اقداماتی که ما در این حوزه انجام میدهیم چقدر این تعادلها را بر هم میزند و چقدر ما را دچار بیوزنی، ازجا کندگی و گم گشتگی میکند؛ اینجاست که باید بیشتر تامل کنیم.
توجه به مفهوم ایران در خود ایران است
وی با اشاره به اقداماتی که پیش و پس از انقلاب در حوزه توجه به میراث فرهنگی و توسعه پایدار انجام شد گفت: مجموعه اقداماتی که ما پس از انقلاب انجام دادیم نشان میدهد که اگر چه همه آنها از سرخیرخواهی، در جهت توسعه و در جهت ترقی ایران بود اما شاهد هستیم که حلقه مفقوده بسیار بزرگی را به دلیل بیتوجهی از دست دادیم و آن توجه به ایران به عنوان کانون منطقهای است.
آخوندی ادامه داد: نقطه کانونی بزرگی داریم که باید بیش از همیشه به آن توجه میکردیم و آن هم توجه به مفهوم ایران در خود ایران است.
وزیر راه و شهرسازی گفت: مبانی توسعه چه در برنامه پنج ساله قبل از انقلاب و چه برنامه پنج ساله بعد از انقلاب جایگاه ایران را مشخص نکرده است که من نام آن را غربت در ایران گذاشتهام. برنامههای نوشته شده باید از ویژگیهای برداشتهای جهانی برخوردار میبودند و همچنین این برداشتها باید در چارچوب تاریخ ایران و تمدن ایران نیز معنا پیدا میکردند لذا معتقدم حرفهایی بسیار عمومی زدهایم.
وی گفت: اگر چه تصور ما در برنامههای ۵ ساله سیستمی کاملا جهانی است چه با رویکردهای چپ در ابتدا و چه با رویکردهای مبتنی با بازار آزاد که به واقع مبتنی بر بازار آزاد نیست و مبتنی بر سوداگری است اما در تمام آن رویکردها شاهد بودیم که پارامتر و مشخصهای به نام ایران وجود ندارد.
وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: باید راهی پیدا کنیم برای اینکه اقداماتی که برای توسعه در نظر میگیریم منجر به گسترش عدم تعادل نشود و فکر میکنم مهندس بهشتی نمونههای بسیار زیادی را در این مورد یادآوری کند. در این زمینه میتوان به اقدامات بسیاری اشاره کرد که منجر به عدم تعادلهای گسترده در آب، خاک و کالبد شد.
وی افزود: آنچه که طی سالیان اخیر خراب شد در واقع منابع معنوی بودند و معلوم نشد جای آن چه گذاشتیم. میخواهم راجع به مفهوم ایران از منظر داخلی و منطقهای سخن بگویم و اینکه ایران کانون تمدنی است که از سیحون تا خلیج فارس و از سند تا فرات را در بر میگرفت.
توجه به نقش ایران در منطقه در نگارش برنامه توسعه
دکتر آخوندی با طرح این پرسش که «آیا وقتی برنامه توسعه نوشته میشد این موضوع که سرانجام نقش ایران در منطقه چه خواهد بود مورد توجه قرار گرفت؟» گفت: باید ببینید ایرانی که میخواهیم پس از یک برنامه پنج ساله داشته باشیم چه جایگاهی در این منظومه در حوزههای سیاست خارجی، توسعه فرهنگی، توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی پیدا خواهد کرد؟ اگر ما خود را به عنوان کانون این حوزه تمدنی بشناسیم باید فکر کنیم که چه بر سر پاکستان و افغانستان در شبه قاره میآید؟ همچنین رابطه ما باید با تاجیکستان، آسیای میانه و سایر کشورها نیز مشخص شود.
دکتر آخوندی ادامه داد: کلماتی مانند سمرقند، بخارا و سیحون را در ادبیات ایران میبینید. حافظ که این مقدار سمرقند و بخارا را به آن ترک شیرازی میبخشد نشان میدهد که ارتباط با سایر مناطق در جهانبینی حافظ حضور داشته است، اگرچه وی به سفر نرفته بود. به همین خاطر وقتی میخواهیم برنامه توسعه بنویسیم باید ببینیم کجای این تمدن فرهنگی قرار داریم. اینکه تصور کنیم کرسی ایرانشناسی در دانشگاههای مختلف داریم به مفهوم داشتن ایران فرهنگی است، اینگونه نیست. ما که خود را در کانون تمدن دنیا میدانیم و به آن افتخار میکنیم و به قدرت و اقتداری که برایمان میآورد ایمان میآوریم باید همه مسئولیتهایش را نیز بپذیریم.
وی افزود: اینکه فقط بگوییم ایران مقتدر است، کافی نیست؛ ما مسئول آنچه در افغانستان، پاکستان و آسیای میانه هم رخ میدهد هستیم؛ بنابراین باید جاده ابریشم را یک بار دیگر بازسازی و بازخوانی کنیم و این بازخوانی در اشکال هوایی، ریلی، فرهنگی و اقتصادی مصداق دارد. به همین خاطر امنیت این منطقه به امنیت ایران بستگی دارد و تأمین این امنیت نه فقط به نام، بلکه به مسئولیت هم هست.
باید ببینیم مفهوم ایران در برنامه و سندهای توسعه چیست؟
وزیر راه و شهرسازی اظهار کرد: آیا برنامههایی که طراحی کردیم توانستند کریدور توسعه اقتصادی، فرهنگی، علمی و ارتباطی را با کل منطقه برقرار کند؟
دکتر آخوندی با بیان اینکه تا چندی پیش ایران حق آموزش و پرورش افغانها را به رسمیت نشناخته بود، گفت: وقتی داریم راجع به تمدن و مفهوم ایران صحبت می کنیم باید بفهمیم ایران کجاست. زیرا مفهوم ایران تنها شامل ملت، دولت و مرزهای کنونی نمیشود. اینها کوچکترین تعریف از ایران هستند. در همین راستا باید ببینیم مفهوم ایران در برنامه و سندهای توسعه چیست.
وی خاطرنشان کرد: فهم من از گذشته و تاریخ پس از انقلاب نشان میدهد که ایران به شکل طبیعی مرکز تعادل منطقه در توسعه فرهنگی، امنیت، اقتصاد و دانش بوده است و دادوستد ایران فرهنگی در تعامل تمامی موارد ذکر شده با هم رخ میداده است اما همه بزرگانی که از آن به افتخار یاد میکنیم در چارچوب دولت، ملت ایران در وضع موجود قرار نمیگیرد. چون عدهای از خراسان بزرگ، عدهای از آسیای میانه و عدهای از آذربایجان هستند و لزوما همه آنها در دولت ـ ملتی که ما از ایران تعریف میکنیم قرار ندارند اما ما همه آنها را به عنوان منابع معنوی خود تلقی میکنیم.
وزیر راه و شهرسازی با تأکید بر اینکه استفاده از همه بزرگان تاریخ ایران فقط بهره بردن از نام نیست، گفت: ما در برابر تاریخ ایران مسئولیت داریم و آنچه پس از انقلاب رخ داد این بود که ما خود از ایران غفلت کردیم البته قدرتهای بزرگ دیگر نیز عامدانه سعی کردند مرکز تعادل از ایران بیرون برود. در همین راستا نیز همان قدرتهای بزرگ مرکز تعادلهای بدوی در پیرامون ایران چه در جنوب خلیج فارس و چه در شمال غرب ایران ایجاد کردند که همان تعادلهای بدوی موجب ناامنی در منطقه شده است.
وی افزود: آنچه در عراق، افغانستان، سوریه و شمال آفریقا و کشورهای دیگر رخ داد محصول ایجاد کانونهای بدوی توسعه بودند. به همین خاطر معتقدم توسعه پایدار به میراث فرهنگی که توسط دستاندرکارانی همچون مهندس بهشتی دنبال میشود برمیگردد.
میراث فرهنگی شاکله تمدن ایرانشهری است
وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: منظور از میراث فرهنگی کالبد میراث فرهنگی نیست بلکه منابع معنوی هستند که ایران بر آن استوار است و شاکله تمدن ایرانشهری است.
دکتر آخوندی گفت: اگر منطقه بخواهد شاهد برقراری امنیت باشد باید همه چیز به جایگاه اصلی خود برگردد و مسئولیتهای ایران و مسئولیت سایر کشورها مشخص شود و سهم و مسئولیت ایران به نگاه دوباره به منطقه و مفهوم ایرانشهری مرتبط است. باید مشخص شود مسئولیت ما در این منطقه بسیار حساس چیست؟
وزیر راه و شهر سازی با یادآوری مصاحبه یک شاعره تاجیکستان که منبع الهام خود را ایران اعلام کرده بود گفت: ایران در برابر تاجیکستان مسئولیت دارد. اینکه در شعر تمام شعرای ما همچون حافظ کل منطقه یکپارچه دیده شده است نشان می دهد که چقدر ما از مفاهیم بنیادین دور شدهایم.
وی گفت : گفتن اینکه ایران مقتدر است بدون توجه به منظومه غیر ممکن است مگر میشود کل منظومه را فراموش کنیم و دم از اقتدار بزنیم باید بپذیریم که در برابر اقتدار مسئولیت وجود دارد و این اقتدار برای توسعه، امنیت، دانش، همبستگی و دلبستگی است. اتفاق بسیار مهمی در ایران پس از توافق برجام رخ داده است و آن نگاه دوباره دنیا به حضو ایران به عنوان کانون منطقهای است. معتقدم توافق اولین گام است و باید نگاه معرفتی عمیقتری به توسعه پایدار در منطقه داشته باشیم و جای خوشبختی است که جهتهای فکری دنیا دارد به مرکز تعادل ایران برمیگردد.
دکتر آخوندی تاکید کرد: بدون توجه به قلب منطقه (ایران) نمی توان در منطقه خاورمیانه امنیت ایجاد کرد. همچنین ما نیز باید حرمت این دل یعنی ایران را نگاه داریم و در همین راستا باید یکبار دیگر مفهوم ایران را بازخوانی کنیم و ببینیم این بازخوانی چه مسئولیت هایی را ایجاد می کند.
وزیر راه و شهرسازی با تاکید براینکه تامل در مفهوم ایران تامل بخشی نیست بلکه راهبردی است گفت: با نگاه معرفتی به راحتی میتوانیم در حوزههای مختلف سیاستگذاری کنیم، آن زمان است که در حوزه راه و شهرسازی مفهوم کریدورهای منطقهای، مفهوم اتصال شبکه راههای ایران به تمام شبکه راههای منطقه، مفهوم شبکه راههای آسیایی، مفهوم کریدور هوایی، مفهوم اینکه قطار ایران تا کاشمر فعال شود و بتوانیم مسیر ریلی را داشته باشیم معنا پیدا میکند و اینها به راحتی برای وزارت راه و شهرسازی راهنما میشود.
لزوم بازگشت ایران به کانون نظام برنامهریزی بر مبنای جهانی
وی ادامه داد: برای فرهنگ، تجارت و تبادلات اقتصادی نیز تامل راهبردی و نگاه معرفتی راهنما میشود؛ اینکه بپذیریم ما باید یکبار دیگر ایران را به کانون نظام برنامهریزی بر مبنای جهانی برگردانیم. در برنامههای توسعه ما نیاز به برنامهای داریم تا ایران را در آن پیدا کنیم تا دچار از جا کندگی و بی وزنی نشویم.
همه چیز در جامعه ما قابل خرید و فروش شده
دکتر آخوندی افزود: پیشتر هم گفتم لیبرالیسم مشکلش این است که ایدئولوژی جهانی است و با ساختار اجتماع رابطه برقرار نمیکند لذا دچار از جا کنده شدن است و همین مسئله است که جامعه را به سمت کالایی شدن میبرد. جامعهای که در آن همه چیز قابل خرید و فروش است و این پدیده مخصوص لیبرالیسم نیست و در سوسیالیسم نیز مصداق دارد. اساسا سوسیالیسم ساختارهای اجتماعی را از ابتدا به رسمیت نمیشناسد.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: وقتی میگوییم در اقتصاد پدیده ازجاکندگی داریم بدین معناست که اقتصاد به ساختارهای اجتماعی وصل نیست و به دلیل گسست موجود، نگاه کالایی به جامعه دارد که این گسست را در سایر حوزهها همچون حوزه فرهنگی نیز شاهد هستیم.
اگر تاریخ را از روی دوش خود به زمین بگذاریم دچار بی وزنی و عدم تعادل میشویم
دکتر آخوندی با انتقاد از اینکه نظام برنامهریزی نسبت به ساختارهای ملی گسست دارد گفت: در ایران به جای آنکه تاریخ و میراث فرهنگی منبع الهام شود تبدیل به باری روی دوش شهروندان شده است که فکر میکنند باید این بار را از روی دوش خود به زمین بزند تا احساس سبکی کنند، با این تصور که باید هرچه تاریخ است را نابود کرد تا از شر تاریخ راحت شد درحالی که اگر تاریخ را از روی دوش خود به زمین بگذاریم دچار بی وزنی و عدم تعادل میشویم؛ وضعیتی که در تهران شاهدش هستیم.
وی افزود: در دهههای اخیر در تهران هرچه که داشتیم خراب شد و همه چیز اعم از میراث فرهنگی، حق دسترسی شهروندان به هوا، زمین، آب، فرهنگ و همه چیز تبدیل به کالا و خرید و فروش شد. هر کسی بیشتر پول داد زمین، هوا، آب و سایر امکانات را خرید. هم اکنون نیز همه زانوی غم به بغل گرفتهایم، با این فکر که در این شهر نمیشود زندگی کرد و هوایی برای تنفس و امکانی برای جابه جایی و عرصه عمومی وجود ندارد.
جای خالی فضاهای عمومی در قفسهای مجلل شهری
این عضو کابینه دولت تدبیر و امید با اشاره به تراکم فروشیهای غیر مجاز در منطقه یک تهران گفت: تراکم منطقه یک تهران 30 نفر در هکتار بود که در حال حاضر این تراکم به 160 نفر در هکتار رسیده است که اگر ظرفیت سکونت پذیریش را در نظر بگیریم خیلی بیشتر از این مقدار خواهد شد. هم اکنون در این قفس مجللی که ساختهایم باید ببینیم فضای عمومی کجاست، عرصهای که در آن گفتگو شکل میگیرد.
آخوندی گفت: معتقدم میراث فرهنگی بزرگترین ارزشی که برای ما دارد ایجاد فضای عمومی است. در فضای میراث فرهنگی نمی توان هرکاری را انجام داد زیرا فضا به گونه ای طراحی شده که الزاماتی را بدون اجبار به شهروندان الهام کند و همان فضاست که راه را نشان میدهد و میتواند راه تلقی و توسعه پایدار باشد.
وزیر راه و شهرسازی در پایان با اظهار خرسندی از حضور در این همایش و در جمع فرهیختگان اظهار امیدواری کرد: ایران باید بار دیگر کانون تفکر شود و همه ما به منابعی که تمدن ایرانشهری برایمان ایجاد میکند بازگردیم و مسئولیتهای خود را در این راه طولانی بپذیریم. امیدوارم بتوانیم با گسترش این اندیشه ارتباط با خود، منطقه و جهان را مورد ارزیابی مجدد قرار بدهیم.