در دهه شصت میلادی مثلی در فرانسه بر سر زبانها بود به این مضمون: «شهر پاریس، بیابان فرانسه» این اصطلاح به شرایط ویژه شهر پاریس در مقام مقایسه با سایر نقاط کشور فرانسه اشاره داشت.
شهری که بیشتر امکانات تفریحی، گالریهای هنری، فرصتهای شغلی و... را در خود انباشته بود تا بدان جا که سایر نقاط کشور فرانسه در برابر امکانات گسترده شهر پاریس بیشتر به بیابانهای بیآب و علف و یا دست بالا شبیه دهکدههای کوچک بودند! از دهه شصت تا به امروز البته مهندسان شهرسازی و مدیران و سیاستمداران کشور فرانسه جد وجهدِ فراوانی داشتهاند تا شهرهای دیگر فرانسه را پا به پای پایتخت گسترش دهند و امروز دیگر از آن فاصله کهکشانی که میان پاریس و دیگر شهرهای کشور فرانسه که در دهه شصت به چشم میآمد، چندان خط و خبری نیست. در کشورهای به اصطلاح در حال توسعه اما، از همان پگاه ورود آنها به شهرنشینی و دنیای مدرن، این کشورها با پدیده شهر- هیولا رو در رو بودهاند و همچنان نیز شهرها در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از فشار جمعیت، آلودگی هوا و محیط زیست، میزان بالای جرم و جنایت و حاشیه نشینی در رنج و عذاب هستند. تمرکز بیش از اندازه امکانات اقتصادی، بهداشتی و سیاسی در پایتختِ این دست کشورها افزون بر اینکه سببساز پدید آمدن شهر- هیولا شده است، باعث مهاجرت گسیخته افسار از نقاط دور و نزدیک به پایتخت و شهرهای بزرگ این کشورها نیز شده است.
امری که دیر یا زود به پدیده حاشیه نشینی در گرداگرد این شهرها انجامید. پدیده حاشیهنشینی در کشور ما نیز پدیده تازهای نیست و سالها است که شهرهای بزرگ کشور ما به ویژه پایتخت با آن دست به گریبان بودهاند و اینگونه که از خبرها پیداست هر روز ابعاد نگرانکنندهتری به خود میگیرد! امری که در آمار تازه وزیر محترم کشور نیز بدان اشاره صریح شده بود و گزارش ایشان خبر از چند میلیون حاشیهنشین در اطراف شهرهای تهران، مشهد و... میداد.
حاشیهنشینی و خُرده فرهنگی که در این کلونیها رواج دارد، همواره ظرفیت بالایی برای به خطر انداختن فرهنگ شهرنشینی داشته است. میزان بالای جرم دراین کلونیها و وضعیت نامطلوب تغذیه و آب آشامیدنی، وضع تاسفآور آموزش کودکان و پدیده بی سوادی، رواج انواع و اقسام بیماریهای جسمی و حتی روحی، خرید و مصرف موادمخدر و... از جمله مصائبی هستند که پدیده حاشیه نشینی را برای شهرنشینان خطر خیز ساخته است. عواملی که در تحلیل نهایی سبب میشود فرهنگ شهری پیوسته با خرده فرهنگ ویژه حاشیه نشینان در جدال باشد.
با این همه اما، اگرچه حاشیهنشینی هنوز هم به تمامی دست از سر شهرهای مدرن برنداشته است و به درجات خفیفی هنوز در کشورهای توسعه یافته وجود دارد اما، تجربه کامیاب کشورهای توسعه یافته در مهار پدیده حاشیه نشینی برای ما که در طول همه این سالها در این زمینه از کار نمایانی بر نیامدهایم، درسهای فراوانی برای گرفتن دارد! توزیع منطقی امکانات بهداشتی درکشور، پدید آوردن فرصتهای شغلی متناسب با استعداد شهرها و منطقهها و در پیش گرفتن عدم تمرکز در مدیریت سیاسی و انتقال برخی وظایف ارگانها و سازمانهای دولتی به شهرستانها و... سیاستهای موفقیتآمیزی است که در کشورهای توسعه یافته از رشد پدیده خسارتبار حاشیه نشینی جلوگیری کرده وآن را در حد جنینی نگه داشته است! زندگی کولی وار وضد شهرنشینی چند میلیون انسان در حاشیه شهرهای بزرگ در کشور ما پدیده دلهرهآوری است که نمیتواند تنها به انتشار آمار و گزارش از پدیده حاشیه نشینی بسنده کرد.
حاشیه نشینی پدیده خطرناکی برای شهرهای امروزی است. برای اثبات این امرشاید نیازی نباشد که رنج زیادی ببریم، نگاهی سرسری به صفحات حوادث روزنامهها ورسانهها این ادعا را پشتیبانی میکند!
مهدی مال میر*
*منبع: روزنامه مردم سالاری