1- محدودههای تاریخی شهرها؛
بافتهای تاریخ دارای میراث ارزشمندی شهری که در برگیرنده ارزشهای معماری و شهرسازی ایران اسلامی بوده و از مهمترین ظرفیتهای ارتقاء هویت، بازآفرینی شهری به شمار میآیند حدود 22 هزار هکتار از بافتهای شهری کشور را شامل میشوند که در دهههای اخیر با ملاحظات بدون برنامه صدمات زیادی را متحمل شده و بسیاری از عناصر ارزشمند تاریخی خود را از دست دادهاند. این بافتها بدلیل تجهیز نشدن و عدم تامین تجهیزات و زیرساختهای شهری جذابیت سکونتی خود را از دست داده و با نزول جمعیت مواجهاندو بناهای متروک، مخروبه و اراضی رها شده در آنها در حال گسترش است.
2- پهنههاي نابسامان میانی شهرها؛
این گونه از محدودههای هدف بهسازی نوسازی شهری که تاکنون تحت عنوان بافت فرسوده از آنها یاد شده است، عرصهای بالغ بر 50 هزار هکتار را در کل کشور شامل میشوند، به لحاظ زمانی معاصرند و از دهه 1330 به بعد شکل گرفتهاند.
3- پهنههاي شهري با پیشینه روستایی]که در اثر گسترش بی رویه شهرها در عرصه کنونی شهر ادغام شدهاند[؛
4-سکونتگاههاي غیررسمی؛
برآوردها نشان میدهند که 11 میلیون نفر از جمعیت کشور در سکونتگاههای غیررسمی در مساحتی بالغ بر 56 هزار هکتار از اراضی شهری و روستایی واقع درحاشیه شهرها سکونت دارند. در سطح کل کشور 5/1 میلیون خانوار در واحدهای مسکونی دارای یک اتاق و کمتر به سر میبرند که 3/1 میلیون آنها در محدوده سکونتگاههای غیررسمی بودهاند. این خانوارها در شرایط بدمسکنی هستند و به کمک دولت برای بهبود وضعیت مسکن خود نیازمنداند.
5- محدودهها و نواحی با کاربریهای ناهمگون شهری(نظیر پادگانها، زندانها و...).
از جمله ویژگیهای کلی این محدودهها این است که:
- درآمد سرانة ساکنان کمتر از میانگین شهر و نرخ بیکاری بالاتر از آن است؛
- واحدهای مسکونی کمدوام هستند و تراکم نفر در واحد مسکونی بالاتر از میانگین شهری است و دچار مشکلات محیطزیستی بسیاری میباشند؛
- میزان برخورداری و دسترسی ساکنان به خدمات شهری و وضعیت زيرساختهاي شهری نامناسب است؛
- بالا بودن ناهنجاريهاي اجتماعي و زمینة بروز آن نسبت به میانگین شهری مشهود است؛ و
- هویت تاریخی مورد بیتوجهی قرار گرفته، شأن و منزلت اجتماعی در این نواحی کاهش یافته و این مسأله منجر به جایگزینی سایر اقشار فرودست شده است.