به رسمیت شناختن احیا بهعنوان یک فرآیند، مستلزم آن است که این روند را واجد سه ویژگی مهم بدانند؛ اولا احیا مسیری هدفمند است، ثانیا دارای آغاز و انجام است و ثالثا مرحله به مرحله انجام میشود. بدیهی است که تعیین هدف یا اهداف این فرآیند و نیز تعریف محدودههای مکانی و زمانی آغاز و پایان آن و در نهایت طراحی و برنامهریزی و اجرای مراحل مختلف، هر یک متاثر از عوامل مختلفی است که بدون آگاهی و شناخت درست آنها نمیتوان مسیری بینقص و علمی برای فرآیند احیا در نظر گرفت. هسته اصلی روش علمی همان تعریف درست پرسشها یا پرسشسازی است.
همه ما نسبت به اینکه یک پرسش نامناسب، پاسخی نامناسب در پی خواهد داشت آگاهیم. همین قاعده درباره احیا صادق است. بیان درست صورت مساله همان هنر احیا است. فرآیند حفاظت و احیای بناهای تاریخی، بهویژه آنجا که با کاربردهای عمومی و نه اختصاصی، تعریف میشود، به سبب سروکار داشتن با زمینهها و عوامل مختلف، بسیار پیچیده است. در طرح احیا از یکسو باید اعتبار و اصالت نهفته در بناهای تاریخی در مقام اسناد بهجا مانده از گذشته را در نظر گرفت و از سوی دیگر باید به نیازهای زندگی امروزی پاسخ داد.
اصول ناظر بر احیا
توانبخشی نیز تابع چهار اصل مهم حداقل دخالت، برگشتپذیری، برتری تعمیر بر تعویض اجزا و عناصر و استفاده از فناوریها و مصالح سنتی و اصلی است.
مراحل فرآیند احیا
1- انتخاب مکان مناسب: آیا هر مکان تاریخی و فرهنگی قابل احیا است؟ این نخستین پرسشی است که هر متخصص فعال در زمینه مرمت و احیا از خود میپرسد، زیرا اهمیت این پرسش و پاسخ مناسب به آن بسیار تعیینکننده است. در سالهای اخیر شاهد نمونههای بسیاری از مداخلات خیرخواهانه ولی کاملا مخرب در بناهای تاریخی بودهایم که کسانی بدون توجه به ویژگیها و ارزشها و اصالت نهفته در آثار، یکپارچگی و هویت آنها را در معرض تخریب قرار دادهاند. این مداخلات در پس شعارهای زیبایی چون توسعه، ارتقا، نوسازی، بهسازی و حتی احیا انجام میگیرد. برای احراز قابلیت احیای بناها و اماکن تاریخی- فرهنگی وجود شرایط و ویژگیهای زیر در آنها ضروری است:
الف- انطباق ظرفیتهای اثر با نیازهای معاصر و بهرهبرداری از آن ممکن باشد.
ب- با توجه به اسناد و مدارک موجود امکان مرمت علمی فراهم باشد.
ج- امکان احیا با حفظ بقا، اصالت و ارتقای اثر موجود باشد.
د- تثبیت یا تغییر یا ارتقای کاربری اثر ممکن باشد.
2- کاربری متناسب: هنگام انتخاب کاربری جدید برای یک مکان تاریخی، باید به پرسشهای متعددی پاسخ داد. آیا بنای موجود که در طول زمان دچار فرسایش شده توان تحمل حجم کاربران جدید را دارد؟ آیا کاربری انتخاب شده در طول زمان به تزئینات و ارزشهای مربوط به آنها آسیب نمیرساند؟ آیا دامنه دخالتهای ما در اعطای کاربری جدید پذیرفتنی خواهد بود؟ آیا کاربری جدید اصالت و یکپارچگی مکان تاریخی را تهدید نمیکند؟ از آنجا که داراییهای فرهنگی- کالبدی از مهمترین منابع تجدیدناپذیر جهان بهشمار میآید، باید تلاش ویژهای در جهت رفع عدم توازن بین نیازهای ما و حفاظت از آن میراث به انجام برسد.
طراحی و اجرا
از منظر کلی، مهمترین بخش از فرآیند احیا، مرحله تهیه طرح و اجرای آن است. در نظام اجرایی ملی، جایگاه مراحل مطالعات و تهیه طرح و اجرا کاملا شناخته شده اما تجربیات 10 ساله اخیر، بهویژه در طرح پردیسان، نشان میدهد که تفاوتهای ماهوی بخش مرمت و احیا با ساخت و سازهای رایج در سطح ایران انکارناپذیر است. ماهیت فعالیتهای مرمت و احیا حکم میکند که نظام اجرایی مستقل و مختص به خود را سازماندهی کند؛ به همین سبب در عرصههای مختلفی چون انتخاب مشاور، نظام تهیه طرح و مرحلهبندی آن، چگونگی عقد قراردادهای پیمانکاری و انتخاب نظام اجرایی تفاوتهای عمدهای با سایر فعالیتها وجود دارد. طراحی و اجرا در بخش مرمت و احیا ماهیتا تفکیکناپذیرند. بخش عمدهای از فعالیتهای مرمت و احیا، ماهیتا هنری است و به دست استادکاران سنتی انجام میگیرد؛ بنابراین، پوشاندن جامه تنگ پیمانکاری و نظارت و برآوردهای متعارف بر این فعالیتها به جز خسران نتیجهای نخواهد داشت. طرحهای از پیش تهیه شده باید ماهیتا انعطافپذیر باشند. یافتن شواهد جدید، آثار قبلی و لایههایی که تنها در مرحله اجرا ممکن است یافت شود، قاعدتا طرحهای از پیش تهیه شده را تحتتاثیر قرار میدهد. مرمت و احیا؛ فعالیتی پژوهشی است و کارگاههای اجرایی باید بر این مبنا مدیریت و هدایت شوند.
بهرهبرداری
دوره بهرهبرداری از مهمترین بخشهای فرآیند احیاست که نیازمند توجه و دقتی ویژه است. آنچه ما از آن با عنوان مرافقت و نگهداری یاد میکنیم، در واقع ادامه عملیات حفاظت است که با هدف پیشگیری از ایجاد آسیبهای تازه اعمال میشود. فرآیند مراقبت، بهویژه در دوره بهرهبرداری و پایان عملیات توانبخشی بسیار اهمیت دارد. هنگام بهرهبرداری از اماکن تاریخی برخی نکات کلیدی همچون توجه به مدیریت و ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای مراقبتی و سایر تمهیدات، توجه به نگرش جامع و سازمانی نسبت به مراقبت فعالیتهای پراکنده و جداگانه و تعیین چارچوبهای شفاف برای تصمیمگیری را باید در نظر گرفت. همچنین توجه به دلایل توجیهی و سازمانی و اقتصادی مربوط به اصل حداقل دخالت و ارزیابی نکات مثبت و منفی مرتبط در بنا جهت امور مراقبتی و به حداقل رساندن تنشهای میان سه عامل؛ ضرورتهای قانونی، نیازمندیهای کاربری و اصول حفاظتی، از دیگر مواردی است که باید در بهرهبرداری از بنا در نظر داشت.
شاهین طلوع آشتیانی
کارشناس ارشد معماری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد / دوشنبه 30 آذر 1394