نشست دوم از دفتر یازدهم سلسه نشستهای موضوعی شرکت عمران و بهسازی شهری ایران با محور"اقشار آسیبپذیر و حقوق شهروندی در محدودهها و محلههای هدف" و موضوع "زنان و حقوق شهروندی؛ تأملی بر آسیبپذیری زنان در محدودهها و محلههای هدف بازآفرینی شهری" با سخنرانی خانمها دکتر ارشد، دکتر معظمی، آقای دکتر مسعودی فرید و با حضور خانمها دکتر شادیطلب و دکتر نوری(عضو پنل) و آقای دکتر معیدفر(دبیرعلمی) برگزار شد.
دکتر معیدفر در این نشست اهمیت موضوع زنان و حقوق شهروندی در محدودههای هدف بازآفرینی را رویکردی جدید در شرکت مادر اعلام کرد و اذعان داشت این رویکرد تأکید بر جداناپذیری بافت فرسوده یا سکونتگاه غیر رسمی از کالبد شهر دارد.
ایشان با تأکید بر لزوم توجه به مسئولیتهای جامعه در قبال محدودههای هدف، افزود: بیتردید بدون مشارکت، احساس مسئولیت و همکاری تمامی ذینفعان و ذینفوذان در شهر، این محدودهها بهسازی نخواهند شد.
وی در ادامه اضافه کرد: درحال حاضر نوعی جدایی بین این مناطق و سایر نقاط شهر ایجاد شده و این بیگانگی را در سایر نقاط دامن زده است. ما باید برای بهسازی شهر توجه تمامی مناطق شهری را به محدودههای هدف جلب کرده و اقشار آسیبپذیر ساکن در آن را نقطه عطف قرار دهیم.
دکتر معید فر تأکید کرد فقر، عامل اصلی افزایش تراکم اقشار آسيبپذير در محدودههای هدف است و ایجاد مسئولیتهای اجتماعی در قبال این افراد میتواند تا حدی ما را به هدفمان برساند.
در ادامه وی افزود: شرکت مادر در این محور از سلسله نشستهای موضوعی، اقشار آسیبپذیر را در پنج دسته زنان، کودکان، سالمندان، معلولان و آسیبدیدگان اجتماعی(معتادان و کارتنخوابان) تقسیمبندی کرده و سعی دارد تا در هر نشست به بررسی مشکلات آنها بپردازد.
وی افزود: تحقيقات نشان ميدهد عمده افرادي که در تصادفات رانندگي کشته يا مصدوم ميشوند، به دليل نداشتن وسيله نقليه مناسب جانشان را از دست ميدهند که بیشتر اين افراد از اقشار آسيبپذير هستند. رابطهای جدي بين توسعهيافتگي و ميزان خسارت در تصادفات وجود دارد که اين مسئله تا حدودي به جنبههاي فرهنگي رانندگي هم برميگردد.
سپس تصریح کرد: امروزه در این مناطق، با انبوهی از زنان بیسرپرست و بد سرپرست مواجه هستیم که به دلایل فراوانی مجبور به سرپرستی از خانواده خود هستند. این زنان به دلیل فقر آموزشی همواره مجبور به انجام فعالیتها و مشاغل سخت هستند. خشونت علیه زنان نیز در این مناطق بیداد میکند و گذران زندگی در این نواحی بسیار دشوار است.
دکتر معیدفر ازدواجهای اجباری و پیش از بلوغ، فروش دختران به اتباع بیگانه، تنفروشی در خانوادههای آسیب دیده و معتاد همچنین خودکشی و افسردگی در دختران و زنان را از دیگر مسائل غمانگیز موجود در این نواحی اعلام کرد و اذعان داشت زنان(به ویژه مادران باردار) در این مناطق دارای تغذیه و سلامت مناسبی نبوده و به همین دلیل آسیب زیادی را به فرزندان خود وارد میکنند. بنابراین خطر قربانی شدن زنان در این مناطق بیش از پیش دیده میشود. به همین دلیل امروز در این مکان جمع شدیم تا با کمک فعالان و اساتید این حوزه، راهکار مناسبی برای آنها بیابیم.در ادامه خانم ليلا ارشد، مدير و مؤسس خانه خورشيد که از اولين انجمنهاي کاهش آسيب در منطقه هرندي تهران است، به ضرورت بازآفريني فضاي شهري براي حفظ امنيت زنان در اين مناطق پرداخت و از تجربيات حضورش در اين منطقه گفت. ارشد به مشکلاتي که زنان اين مناطق در سالهای گذشته با آن درگير بودند، اشاره کرد و گفت: وضعيت زنان در اين مناطق بهعنوان آسیبپذیرترین قشر، بسیار نگرانکننده است و بهسازي فضاي شهري ميتواند تا حدود زيادي موجب کاهش آسيبها در این مناطق گردد.
وی در ادامه افزود:کوچههاي ناامن، فضاي بيدفاع شهري و نبودن فضاي تفريحي در منطقه هرندی، بر دامنه اين ناملايمات افزوده است. تنها سينماي اين منطقه، سينما شباهنگ شوش، سالهاست که به يک برج فروش شيشه و بلور تبديل شده و تنها محل تفريح مردم اين منطقه را از آنها گرفته است. در پارکها و باغ وسیع اين منطقه، فروش مواد و استعمال آن، تنفروشي، تجاوز و آزار جنسي صورت ميگيرد و اين مسائل بهشدت منطقه را ناامن کردهاست.
پس از آن ایشان درهمآميختگي فرهنگي را بهعنوان يکي ديگر از مواردي که موجب ناامنی محله شده، عنوان کرد. تداخل مهاجرين داخلي و خارجي در اين مناطق و مشکلاتي که در اثر عدم تطابق فرهنگي با وضعیت موجود رخ ميدهد، شرايط را در اين مناطق بحراني کرده است. سرريز فقر و مهاجرت کساني که از مناطق مختلف شهري به حاشيه شهرهاي بزرگي چون تهران ميرسند بر گسترش ناامنيها افزوده است.
ارشد به خانههايي اشاره ميکند که مربوط به فروشندگان مواد است. او ادامه ميدهد: اين خانهها داراي دوربين هستند و امکان کنترل محيط پيرامونيشان را دارند و اگر بخواهيم به آنها نزديک شويم از فاصله 100متري با موتور به شما حمله ميکنند تا به محلهشان نزدیک نشويد. خانههايي نیز در کنار این خانهها وجود دارد که خدمات جنسي ارائه ميکنند. گروههاي مربوط به انجمنهاي کاهش آسيب تا جايي که بتوانند به آنها کمک ميکنند و برايشان لوازم بهداشتي ميبرند اما اين امکان وجود دارد که با يک اقدام از سوی پليس، همه اين افراد از دسترس خارج شوند و دوباره به حالت اول برگردند.
ایشان به فعاليت چندين ساله خانه خورشيد در زمينه شناسايي مشکلات زنان جنوبشهر و بهویژه مناطق آسيبپذير اشاره کرد و گفت: زنان محله را به گروههاي مختلف تقسيم کردهايم؛ اول زنان بومي طبقات متوسط روبه پايين که در اين منطقه وجود دارند، بعضاً گله ميکنند که چون خانههايشان خوب فروش نميرود، نميتوانند حتي به بهاي اندک آن را بفروشند و در جای دیگر خانه تهیه کنند. برخی خانهها نیز دو، سه نسل قبل ساخته شده و صاحبانشان اکنون در آمريکا و اروپا هستند، الان تبديل به محلي براي انواع آسيبهاي اجتماعي شده است. هربار که مأموران پليس يا شهرداري به اين مکانها هجوم ميآورند و اين افراد را ميبرند با بازگشت دوباره آنها، شرايط به حالت قبل برميگردد.
دسته دیگر زناني هستند که بهدليل مشکلات خانوادگي درگير اعتياد شدهاند. براي بررسي موقعيت اين زنان از خود اين افراد کمک گرفتيم تا مشکلات محلهشان را با ما در ميان بگذراند. پرسشنامههايي که ما با همکاري بهزيستي در بين مردم پخش کرديم، نشان داد که در تمام اين سالها آنها اعتياد را مهمترين مشکل محلهشان ميدانند. در اين مدت افرادي که با ما همکاري ميکردند خودشان از سوی افراد ديگر دچار مشکل شدند؛ به گونهاي که آنها را از ادامه همکاري با ما بازميداشتند.
در اين ميان، گروه ديگر زنان اين منطقه شامل کوليها يا همان جوکيها هستند که اساساً متفاوت از ديگر زنان اين منطقه بودهاند بهدليل آنکه آداب و رسوم کاملاً متفاوتي دارند. کردها، لرها و اخيراً مهاجرين مازندراني به اين گروه اضافه شدهاند. اينها کساني بودند که در ساخت آزادراه تهران - شمال با 20 تا 25 ميليون خانه و زندگيشان را فروختند و چون نميتوانستند در مناطق بهتري در تهران ساکن شوند، بهسمت حاشيه و مناطق جنوبي فقيرنشين تهران سرازير شدند اما اکنون بخشي از آنها هم با انواع آسيبهاي اجتماعي مواجه هستند.
ارشد به دسته ديگري از زنان مهاجر هم اشاره ميکند که به آنها اصطلاحاً مهاجرین محنتي ميگويند؛ مثلاً يک دفعه از منطقه« 7 » بهدليل شرايط نامساعد اقتصادي به مناطق پايينشهر آمدهاند. اينها هم درگير آسيبهاي مختلفي ميشوند.
مهاجرين افغان هم در اين مناطق فراواني زيادي دارند. مشکلات ناشي از ازدواج زن ايراني با مرد افغان، همچنان به قوت خودش باقي است. نداشتن کارت بيمه، کارت درمان و شناسنامه براي بچههاي افغان بسيار سخت و تلخ است.
مديرعامل خانه خورشيد، راهکارهايي را هم در راستای بهترشدن فضاي زندگي شهري براي زنان آسيبپذير ارائه کرد:
نياز به قوانين حمايتي کارآمد به شدت حس میشود. در دهه 30 قانوني را تصویب کردیم که اگر مادر، فرزندي را به دنيا بياورد، ميتواند با نام مادر برايش شناسنامه بگيرد اما با اينکه اين قانون لغو نشده است، هيچ زني نميتواند خودش براي فرزندش شناسنامه بگيرد.
ما بايد براي يک زن عمل توبکتومي انجام دهيم. زناني که مادري را تجربه کرده، بچه دارند، درگير اعتياد هستند، آسيبهاي مختلفي را از سر گذراندهاند و يک بچه در بهزيستي دارند، بايد با تشخيص روانشناس، ماما، پزشک زنان و مددکار اجتماعي با انتخاب خودشان توبکتومي شوند. فرزنداني که سالم به دنيا ميآيند با بستن دست و پايشان، شکل معلول ميگيرند تا به اين وسيله ابزار مناسبي براي کاسبکاران شوند و از آنها به اين شکل سوءاستفاده شود. داشتن فرزند معلول در مناسبات جابهجايي مواد، محمل خوبي برای آنان است.
ما براي زناني که بيسرپناه هستند، سرپناه ميخواهيم. طرح اين سرپناهها را به بهزيستي دادهايم تا اين زنان بعد از توانمندسازی، به محيط اجتماعي برگردند. امکان گرفتن وام و اشتغال براي زنان بهبوديافته بايد وجود داشته باشد. خدمات تأمين اجتماعي حق اين زنان است چون آنها بهدليل شرايط فيزيکيشان نيازمند خدمات درماني ويژه هستند.
دکتر حبیب الله مسعودی فرید نیز دیگر سخنران این نشست بود. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به رویکردهای محله محور، بیان کرد: ما طرح هایی را در دست داریم که امیدواریم این طرح ها بتواند از آسیب های اجتماعی بکاهد. یکی از این طرح ها، پیشگیری از آُسیب های اجتماعی در مدارس است که برای این منظور از کارشناسان و متخصصان برای حضور در مدارس بهره خواهیم گرفت.
ایشان تاکید کرد از برنامه های دیگری که مد نظر داریم، افزایش تعداد خانه های امن است. در شرایطی که زنان زیادی هستند که در معرض خشونت هستند، لازم است بتوانیم تعداد خانه های امن را افزایش دهیم تا خشونت خانگی آُسیب کمتری به زنان وارد کند و آنها بتوانند از خشونت در امان بمانند.
در ادامه وی افزود: لازم است از تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه استفاده کنیم و خشونت علیه زنان را کاهش دهیم. اگرچه تعدادی از افراد با چنین طرح هایی مخالفت کرده و می گویند این کار ممکن است به فرار دختران و زنان از خانه منجر شود، اما معتقدیم در خانه ای که چنین اتفاقی می افتد حتما مشکلی وجود دارد و لازم است با مداخله به موقع، از آسیب های بعدی زندگی در چنین خانههایی کاسته شود.
دکتر معظمی نیز با اشاره به این که جای حاشیه نشین ها در نشستی که به موضوعات آنها میپردازد خالی است، گفت: پیشنهادی که دارم این است که در هر محله ترکیبی از حقوقدان، مددکار، روانشناس، خیرین و نیکوکاران و ... وجود داشته باشند. در بسیاری از موارد تنها به کمک مالی به افراد آسیب دیده تاکید میشود در حالی که اگر خدمات اجتماعی به طور کامل و همزمان در اختیار افراد آسیب پذیر قرار بگیرد، تاثیرگذار خواهد بود. نباید به طور موقت به فکر حل مشکل باشیم بلکه باید تلاش کنیم مشکلات را به طور ریشه ای حل کنیم.
ایشان ادامه داد: یکی از مواردی که در کشورمان به آن نیاز داریم، پلیس جامعه محور است. پلیس جامعه محور با خانواده مجرم و قربانی ارتباط می گیرد و تلاش میکند با نزدیک شدن به آنها و شناخت علت دقیق مساله و پیگیری، به کاهش جرم کمک کند نه این که مجرم را دستگیر و زندانی کند و دیگر کاری به شرایط خانوادگی و اجتماعی او نداشته باشد. این موضوع مخصوصا درباره اعتیاد می تواند کارآمد باشد و از آمار اعتیاد بکاهد.
دکتر لیلا نوری، کارشناس اعتیاد زنان نیز با اشاره به تحقیقاتی که روی تعداد زیادی از زنان معتاد انجام داده، به نتایج این تحقیقات اشاره کرد و افزود: آنچه ما یافتیم تنها فقر نبود که به اعتیاد می انجامید بلکه مهمترین عامل، احساس نابرابری و بی عدالتی است که در زنان وجود دارد و به سرخوردگی آنها منجر شده و به دنبال اعتیاد میروند.
وی ادامه داد: همانطور که می بینیم اعتیاد تنها در گروههای فقیر و محروم نیست بلکه به زنانی از قشر مرفه هم رسیده است. در بررسی این موضوع نشان داده شد احساس تبعیض، سلامت روان این زنان را دچار خدشه کرده و آنها به دنبال راهی برای آرامش یا رسیدن به موقعیت برتر و توانمندی دارند که به اشتباه به اعتیاد کشیده میشوند.
وی با اشاره به این که آمار اعتیاد از 4 درصد به 10 درصد رسیده است، افزود: متأسفانه باورهای فرهنگی اجازه پذیرش این مساله را نمی دهد که بخواهیم صورت مساله را بپذیریم و به دنبال راه حلی برای آن باشیم. هاله مقدسی دور زنان کشیده شده در حالی که آنها نیز انسان هستند و درصورت قرار گرفتن در شرایط نامساعد، ممکن است به اشتباه بیفتند. به همین منظور نیازمند کارهای فرهنگی هستیم که شرایط موجود زنان را در نظر بگیرد و با انکار و کتمان توانمندیها یا ضعف آنها به بدتر شدن شرایط دامن نزند.
ایشان در پایان اضافه کرد : متاسفانه ما در کشورمان کار شبکهای در این زمینه نداریم، هر نهادی به طور جداگانه و جزیره ای اقدام می کند در حالی که اینگونه به نتایج مؤثر در طولانیمدت نمیرسیم. حل مسائل اجتماعی به هماهنگی نیاز دارد، این که شیوع آن را بپذیریم و بعد به دنبال راهکار باشیم.
در پایان پس از پرسش و پاسخ، نشست به پایان رسید.